آرشیو شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، شماره ۳۷۲۵
تاریخ و اقتصاد
۳۰

کار و بار فالگیرها و پیشگویان

گروه تاریخ و اقتصاد: پیشگویانی را در میدان بزرگ اصفهان دیدم که بساط خود را پهن کرده و نشسته بودند. این افراد بر دو نوعند: رمال و فالگیر. رمال همان پیشگوست و با شش یا هشت تاس که از میان آنها دو مفتول کوچک مسین گذشته است، از آینده خبر می دهد. فالگیر کارش گونه ای دیگر است؛ او سی یا چهل صفحه نازک که درازا و پهنای هر کدام به یک زول می رسد در مقابل خود می گسترد.

در قسمت پایین این صفحات نوشته هایی دیده می شود؛ مشتری باید روی یکی از این صفحه ها پول بگذارد و نیت کند، حال اولین کاری که فالگیر می کند کاملامعلوم است، او صفحه ای را که پول روی آن قرار دارد، ضمن خواندن چند ورد به طرف خود می کشد و به نوشته روی صفحه نظر می اندازد، کتابی با خود دارد که بسیار دراز و پهن است و قطر آن به سه چهار انگشت می رسد، صفحات این کتاب با اشکالی از فرشتگان، شیطان، اژدها و انواع مختلف جانوران و کرم ها به صورتی مهیب ولی جالب نقاشی شده است؛ او کتاب را در دست می گیرد و چند بار زمزمه کنان آن را ورق می زند، بالاخره شکل مشخصی را در نظر می گیرد و صفحه ای را که پول بر آن قرار داشت در برابر این شکل می گذارد و از آینده سخن می گوید.من چند بار برای تماشا به محل فالگیرها و رمال ها رفتم و دیدم که زنان با حجاب می آمدند و درباره چگونگی حال و وضع پسران خود که در سفر بودند سوال می کردند که آیا به زودی بازخواهند گشت؟ آیا شوهران آنان زن دیگری با خود همراه خواهند آورد؟ همین طور درباره خوشبختی و بدبختی خود پرسش هایی مطرح می کردند؛ چند تن از آنان با قیافه ای شاد و چند تن دیگر مردد از آنجا دور می شدند.

منبع: سفرنامه آدام اولئاریوس: ایران عصر صفوی از نگاه یک آلمانی/ نویسنده آدام اولئاریوس؛ ترجمه از متن آلمانی و حواشی احمد بهپور. مشخصات نشر: تهران: ابتکار نو، 1385.