آرشیو سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۵، شماره ۲۵۵۱
هنر
۱۴

ما زرگران خوبی نبودیم!

حسین هاشم پور

یک) دل نگرانی مردم برای استادان مبرزی مانندی شجریان و کیارستمی بیانگر اهمیت نخبگان نزد افکار عمومی است؛ امری که متاسفانه آگاهانه یا شاید برای غفلت، از یاد برخی تصمیم سازان می رود؛ مثلاجالب اینجاست که این دو بزرگ، سال هاست سهمی از صداوسیما هم ندارند و آوازه و محبوبیت شان را مدیون هنر، شخصیت و شیوه زندگی شان هستند. این البته حکایت از اکثریت نسل طلایی هنر ایران در دهه چهل خورشیدی است؛ استادانی که در زمره میراث معنوی ایران اند و شتاب روزگار آنها را به پیرسالی رسانده. در چنین هنگامه هایی است که باید پرسید آیا آن گونه که شایسته است، منزلت این استادان حفظ شده است؟ و آیا آن طور که باید، اندیشه و تجارب والای این بزرگان به نسل های بعد انتقال یافته است؟ ضرب المثلی ورد زبان مادرم است: «قدر زر، زرگر شناسد، قدر گوهر، گوهری»؛ گویا ما زرگران خوبی نبوده و نیستیم. دو) بدیهی ترین نکته چنین مضمونی، ضرورت توجه شایسته به سلامت نخبگان است؛ امری که باید با مداقه جدی دستگاه های مسئول همراه باشد. امید بسیار داریم با تدبیر کارآمد در این زمینه آب رفته به جوی بازگردد. سه) آقای ایرج راد، مدیرعامل خانه تئاتر، اول اسفند ماهی که گذشت، در مجمع عمومی انجمن بازیگران خانه تئاتر پرسشی طرح کردند که به موازات دو نکته بالاحائز تامل است. ایشان با صراحت، با بیان اینکه از اعضا گلایه دارد، گفت: «با رایزنی وزیر ارشاد، برای چکاپ کامل سلامت همه هنرمندان عضو خانه تئاتر، با بیمارستانی تفاهم نامه ای امضا کردیم و برای هر نفر مبلغی تعیین شد؛ اما گلایه این است که تا به حال 500 نفر هم برای چکاپ حضور نیافتند. چرا به فکر سلامتی خود نیستید؟» به نظر می رسد خود هنرمندان هم باید مسئله سلامت را جدی تر پیگیری کنند.