آرشیو یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۵، شماره ۲۵۹۴
روزنامه فردا
۲۰
ماجرای عشق و عاشقی میدون

بررسی مسائل ناموسی و سیاسی

پوریا عالمی

من میدون هستم، میدون دوم، عاشق سوفیا. بابای سوفیا اما عاشق من نیست. دیروز هم که رفتم خواستگاری، گفتم پلیتیک بزنم و سوفیا را به دست بیاورم که این طوری شد:

در را باز کردم و رفتم تو و بدوبدو گفتم: سوفیا را بده من ببرم... خودتون هم سریع دست یکی رو بیگیرید و برید....

بابای سوفیا گفت: چطور شده؟

گفتم: «مدیرکل پیش بینی و هشدارسریع سازمان هواشناسی از وقوع گردوخاک در مناطقی از مرکز کشور خبر داده و گفته طی سه روز آینده افزایش ابر و بارش های پراکنده در شمال غرب کشور انتظار می رود».

بابای سوفیا گفت: خب این که چیزی نیست.

گفتم: استاد هواشناسی ما سال گذشته توفان آمد و برج میلاد را سه کیلومتر جابه جا کرد و نصف مردم تهران را باد با خودش برد، بعد از یک هفته هواشناسی اعلام کرد «مثل اینکه سوز میاد». حالاکه پیش بینی کرده گردوغبار تو راهه یا هوا قرار است خیلی آفتابی و نایس باشد که خب بهتر است من و سوفیا برویم شمال آفتاب از نزدیک بگیریم یا قرار است یکهو کامیون کامیون و فرغون فرغون شن و ماسه خالی شود روی تهران که باز هم بهتر است من و سوفیا برویم تایلند. با این اوصاف به نفع سوفیاست که شما قبول کنی و سوفیا را بدهی به من.

بابای سوفیا گفت: تو برای اینکه سوفیا را به دست بیاوری آیا درست است که سازمان هواشناسی و دیگر سازمان ها و نهادهای کشور را زیر سوال ببری و کفایت آنان را کف سابی کنی و بی کفایت نشان دهی؟ آیا درست است که به جای آنکه پشت تصمیم ها و عملکرد سازمان ها و مسئولان که به خاطر خود شما این طوری تصمیم می گیرند و کار می کنند بایستی، پشتشان را خالی کنی؟ ای سیاه نما.

گفتم: استاد شما خودت همیشه همین حرف ها را پشت مسئولان و صغیر و کبیر می زنی. حالاچی شده؟

بابای سوفیا گفت: من نقد درون خانوادگی می کنم. تو داری با سیاه نمایی زن می گیری برای خودت. لابد فردا هم می روی خارج بودجه بگیری؟

نتیجه گیری

هیچ وقت مسائل را با هم قاتی نکنید. به خصوص مسائل سیاسی را با مسائل ناموسی.