آرشیو شنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۵، شماره ۲۷۰۳
روزنامه فردا
۲۰
ماجرای عشق و عاشقی میدون

چه کسی ما کج وکوله ها را حذف می کند؟

پوریا عالمی

رفته بودم برای معلمی اقدام کنم و چون شمع بسوزم که قبولم نکردند. بابای سوفیا گفت چرا؟ من هم برای بابای سوفیا این خبر را خواندم: عباس قنبری، معاون دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، در گفت و گو با خبرنگار ایلنا گفته: «بالغ بر 30 بیماری ممنوعه برای معلمان مشخص کردیم تا معلم نشوند؛ بیماری دیابت، بیماری های سلامت روحی و روانی و بیماری های واگیردار...». بابای سوفیا گفت: پسر تو بیماری واگیردار هم مگر داری؟ یعنی تو تنها چیزی که داری فقط مرض است؟ یعنی آنها هم فهمیدند تو مریضی؟ تو بیماری واگیردار داری و این حرف ها بهانه است و معلوم دار شد چرا کسی بهت کار نمی دهد. خوب شد نگذاشتند معلم بشوی. معلم می شدی، چیز واگیردار یاد بچه های مردم می دادی. گفتم: مسئله این نیست ها. مسئله این است که وقتی توی جهان دارند با معلول طوری رفتار می کنند که خودش را علت وضعیتش نداند و در جامعه هم سطح دیگران باشد، الان اساتید دارند عملامعلول ها و بیماران را حذف فیزیکی می کنند. بابای سوفیا گفت: تو مرض داری وگرنه دیگران که مرض ندارند بهت کار ندهند.

گفتم: عباس قنبری گفته: «اگر فردی قدش خیلی کوتاه باشد، چاق باشد، ستون فقراتش کج باشد، چشمش کم بینا باشد، یا هرچی... نمی تواند معلم بشود». بعد توضیح دادم که قبلامعلم ها را به دلایل فکری خط کشی می کردند، الان خوشبختانه پیشرفت کردند و کجی و چاقی افراد را هم در نظر می گیرند؛ یعنی قبلامثلااگر چپ بودی قبولت نمی کردند، الان کج هم باشی رو هوایی.

بابای سوفیا رفت توی فکر. بعد گفت موبایلت اینترنت دارد؟ گفتم بله. گفت اسم این آقای عباس قنبری، معاون دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، را سرچ کن ببینیم خودش چه شکلی است.

سرچ کردم. وقتی گوگل ما را با ایشان آشنا کرد، بابای سوفیا گفت: آخی... فروید حق داشته.

وصیت

سوفیا... سوفیا... من شاید چاق، لاغر، کوتوله، نردبان، کج، چپ، کور، لوچ و به صورت کلی مریض باشم، اما تو مثل جامعه با من نباش و من را حذف نکن. اتفاقا قدیم ترها برخی روسا هم امثال ما کج وکوله ها را از جلو چشم دور می کردند و می گفتند ما کارایی نداریم، اما تو بگذار دوستت داشته باشم تا ببینی با همین بدن کج وکوله ام، سالم ترین نوع احساس را تقدیم تو خواهم کرد.