آرشیو چهارشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۶، شماره ۳۷۸۶
ورزش
۱۵
حرف روز

چرا سید جلال از شوخی دوستانش ناراحت شد؟

علی عالی

بازتاب دورهمی بازیکنان پرسپولیس در یکی از آیتم های برنامه 90 و «شوخی» با کاپیتان و چند بازیکن تیم، تمامی ندارد. سیدجلال حسینی، کاپیتان تیم از این اتفاق دلگیر شده است و حتی خواستار برخورد با این رویه شد. فضای مجازی هم پر بود از زیرسوال بردن بازیکنانی که خواستند فقط شوخ طبع باشند. مرز شوخی و توهین در ایران باریک است. حتی عادل فردوسی پور هم خیلی اوقات این مرز را رد می کند: مثل شبی که عادل با رنگ پوست بهترین گلزن پیکان شوخی کرد. مثل برنامه ای که در «روز پدر»، غلامرضا عنایتی را دعوت کرد و «مربی بارسلونا» بودن پدر برای پسر را به سخره گرفت. شوخی های بازیکنان پرسپولیس هم همین گونه بود، بسیاری از آنها طنز بود و برخی موضوعات هم توهین آمیز. ماجرای سیدجلال شوخ طبعی محض بود که اتفاقا بیننده تلویزیونی هم لذت برد اما تقلید ادای راه رفتن یک عضو باشگاه به علت معلولیت، قطعا تحقیر و توهینی بیش نیست. متاسفانه طنز در جامعه ایرانی، تخریب شده است. تخریب سنت های اجتماعی و ویرانی داشته های ما. برای همین آستانه تحمل سیدجلال حسینی مثل خیلی از ماها پایین است. طاقت نداریم و احساس می کنیم به ما توهین شده است. شوخی در جامعه ما، تنها جنبه سرگرمی ندارد بلکه از آن برای بیان مسائل انسانی، اجتماعی و حل معضلات و مشکلات زندگی خود استفاده می کنیم. برای همین تصویر شوخ طبعی در ذهن مان، تصویر «طعنه» یا «تمسخر» است. حرفی که نمی توان به صورت عادی گفت و مجبوریم با زبان دیگر بیانش کنیم. از بازیکنان پرسپولیس چه انتظاری داریم؟ بیایند و نقاب بزنند و همانند فلاسفه سخن بگویند؟ مثل ما نقاب بزنند و خودشان نباشند؟ اگر این بازیکنان، بخشی از همین جامعه هستند، از شوخی های شان که غرضی در آن دیده نشد، دلگیر نباشیم و آستانه تحمل مان را بالاتر ببریم. در بسیاری از کشورها با بالاترین مقامات سیاسی شان هم شوخی های عجیب می کنند: اما نه شکایتی وجود دارد و نه دلگیری. طوری درباره جنایت بازیکنان حرف می زنیم که گویی خودمان اهل این شوخی ها نیستیم، رانندگی مان اصولی و قانونی است و مرز شوخی و توهین را رعایت می کنیم. نقاب نزنیم.