بی برنامه ترین نامزد شعاری ترین برنامه
ایام تبلیغات انتخابات در حال پایان یافتن است و بعید است رقبای دولت حرفی را ناگفته گذاشته باشند و ادعایی را مطرح نکرده و وعده هایی را نداده باشند. امیدوارم یک مرکز و نهادی ابتکار به خرج دهد و همه این سخنان را گردآوری کرده و با تحلیل محتوا به بررسی ماهیت سخنان و انتقادهای مطروحه اقدام کند تا معلوم شود که این سخنان و اظهارات و وعده ها از چه میزان صحت و اتقان برخوردار بودند و کدامین راهکار عملی برای اداره کشور را شامل می شدند. طبعا اگر در این میان برنامه هایی وجود دارد که دولت به آن توجه نداشت، از آن استفاده شده و قدمی برای حل معضلات برداشته شود.
آنچه از مجموع سخنان جناب رییسی بر می آید و تاکنون از زبان ایشان شنیده شد به گمان من بیان یک دسته شعارهای کلی است که برنامه اجرایی مشخصی آن را حمایت نمی کند. رییسی هیچ سابقه نمایندگی مجلس و وزارت ندارد و به همین دلیل کار مستقیم برنامه ریزی و اجرایی نکرده است. جایگاه ایشان در سازمان بازرسی کل کشور می توانست به او برای آشنایی با برنامه نویسی و امور اجرایی کمک کند اما زاویه نگاه بازرسی جنبه نظارتی دارد و به همین دلیل با زاویه نگرش برنامه نویسان و مجریان متفاوت است. شاید همان نگرش نظارتی در قوه قضاییه باعث شده است که او انجام هر کاری را راحت و ساده تلقی می کند و درباره همه موضوعات به آسانی سخن می گوید و گویی هیچ مشکلی سر راه تحقق این اهداف وجود ندارد. در نگرش از موضع تماشاچی و ناظر خارجی، انسان می تواند تمامی اشکال ها را ببیند اما کافی است خودش را در جایگاه مجری بنشاند تا معلوم شود که کار چقدر مشکل است و نمی توان بدون برنامه درست یا با برنامه های شعاری کاری را به پیش برد.
بر این باورم که رییسی بی برنامه ترین نامزد است و شعاری ترین برنامه را مطرح کرده است. رای آوردن او یعنی سپردن کشور به دست تجربه و خطایی تازه و نادیده گرفتن همه تجارب تلنبار شده کارشناسان ما در چند دهه اخیر. اگر رای بیاورد بسیار زودتر از انتظار مجبور به تغییر رویه خواهد شد و مجبور می شود بسیاری از وعده هایش را نادیده بگیرد.