آرشیو پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۶، شماره ۳۸۵۳
مدرسه
۷

نویسندگان آموزش و پرورش و تنزل سوژه و سطح تحلیل

مرتضی نظری (پژوهشگر آموزش و پرورش و توسعه انسانی)

... حیف است واقعا.

حیف که نویسندگان پیشکسوت و اثرگذار آموزش و پرورش، گرفتار نزاع های درون سازمانی و پچ پچ های تمام نشدنی داخل آموزش و پرورش شده اند.

آدم حیفش می آید نگوید و نخواهد که همین اندک نویسندگان اثرگذار، به راحتی سوژه های نوشتن را تا این حد تنزل ندهند.

راضی نشویم فضای افکار عمومی، آموزش و پرورش را این گونه بشناسد. مساله های کوچک مقیاس در آموزش و پرورش بسیار است. اگر این بگومگوها که عموما ریشه در «صندلی» دارد، حواس و تمرکز نویسندگان و تحلیلگران رسانه را به خود مشغول کند، به مخاطب و موضوعات اساسی تر تعلیم و تربیت اجحاف کرده ایم.

واقعا کلاه خود را قاضی کنیم و از بیرون به برخی نوشته ها بنگریم! حقیقتا بسیاری گزارش ها و تحلیل ها فاقد هر سه ویژگی اصلی یک محتوای خوب رسانه ای هستند. یعنی نه «عمومیت» دارند، نه «گستردگی» و نه «اهمیت».

تردید نکنیم که سواد مخاطب با سطح تحلیل رسانه ارتباط مستقیم دارد.

هرگز مقصود این عبارات کوتاه این نیست که مسائل خرد و کوچک مقیاس یا نقد مدیران را کنار بگذاریم، اما آموزش و پرورش را نباید مدام در سطح گفته ها و شنیده های چهار، پنج نفر مدیر ستادی پردازش کرد.

گفتمان مطلوب همان گفتمانی است که به بحران کیفیت مدرسه و چاره اندیشی برای غنی سازی عمر فرزندان ایران می پردازد. مدرسه و مساله هایش اصالت دارد نه آمد و رفت مدیران. منافع دانش آموز و معلم و خانواده را بر منافع چند مدیر ستادی حقیقتا باید ترجیح داد و البته آبرو و حرمت افراد نیز بسیار اهمیت دارد.

بخش بزرگی از درماندگی آموزش و پرورش ناشی از فربهی ستاد است: ستاد بیش از حد بزرگ، بیکاری می آورد و بیکاری مادر حاشیه هاست.

چرا به جای نقد سیاست های ناکارآمد و ارتقای سواد عمومی، اسیر حالات و سکنات مدیران شده ایم؟

اگرچه نقد شفاف و شجاعانه سبک مدیریت های ضدتوسعه در آموزش و پرورش یک ضرورت است، اما «گفتمان تغییر» را به آمد و رفت مدیران عالی تقلیل ندهیم. با نهایت احترام