آرشیو دوشنبه ۲۰‌شهریور ۱۳۹۶، شماره ۶۵۹۱
اندیشه
۱۵
پیشخوان

گفت و گویی میان هگل و فیلسوفان اسلامی

دکتر سید حمید طالب زاده (انتشارات هرمس)

کتاب «گفت وگویی میان هگل و فیلسوفان اسلامی» با زیر عنوان «صیرورت، دیالکتیک و ایده آلیسم» به معنای درست کلمه آزمون معاصریت فلسفه اسلامی و مواجهه با اندیشه غربی است که هگل نماینده تام الاختیار آن است اما با این حال، این نوشته درصدد تطبیق آرای هگل و فیلسوفان اسلامی نیست و رای هیچ فیلسوفی بر دیگری تحمیل نمی شود. همچنین مقصود از این نوشته نقد آرای فیلسوفان اسلامی در سایه اندیشه هگل نیست. این نوشته ای در میانه است و می کوشد تا به «معاصریت» بیندیشد و راهی برای تفکر جست وجو کند. این راه البته بدون استمداد از اندیشمندان بزرگ میسر نیست.

از این رو، مولف این اثر می کوشد تا باب تازه ای برای گفت وگو میان فیلسوفان اسلامی و هگل بگشاید. واقعیت این است که گفت وگو میان هگل و فیلسوفان اسلامی از شش جهت اهمیت دارد که اهمیت آن توسط مولف، چنین آورده شده است:

1. هگل فیلسوف مابعدالطبیعه است، وی مابعدالطبیعه را که از زمان افلاطون آغاز شد و تا قرن نوزدهم تداوم یافت به کامل ترین صورت آن عرضه داشته است.

2. هگل فیلسوفی است که معاصریت را می توان در اندیشه او بازشناخت. فیلسوفی که مدرنیته را به خودآگاهی رسانید. تا جایی که همه تحولات بعدی جامعه مدرن در ارتباط با این خودآگاهی رقم خورده است.

3. بیان فلسفی هگل، استدلالی است. وی مابعدالطبیعه را به شیوه فیلسوفان بزرگ غرب همچون ارسطو و کانت عرضه داشته است و از این لحاظ با سهولت بیشتری می توان با وی گفت وگو کرد.

4. هگل فلسفه را صورت نهایی و عقلانی دین می داند و فلسفه ای را که با دین مقابله کند، فلسفه نمی خواند.

5. اندیشه هگل از آبشخور عرفان مسیحی سیراب شده است. وی با مایستر اکهارت و یاکوب بومه، عارفان مسیحی آشنایی عمیق داشته و فلسفه را با عرفان یگانه می داند.

6. هگل امروز نیز بواسطه تحقیقات ژرف مارتین هایدگر و سپس بواسطه تعلق خاطر جامعه شناسان فرانسوی به هگل که بیش از همه از درسگفتارهای الکساندر کوژو سرچشمه می گیرد، محل توجه فراوان است تا جایی که پژوهندگان اندیشه هگل در امریکا، کانادا، استرالیا و حتی در حوزه بریتانیا بر یکدیگر سبقت می جویند. و این گواه اهمیت فراوان هگل در تفکر فلسفی روزگار حاضر است.