آرشیو سه‌شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۶، شماره ۳۹۲۵
هنر و ادبیات
۱۲

وضعیتی که هنرمندان مجسمه ساز را دلسرد می کند

سعید شهلاپور (مجسمه ساز)

آنچه در زمان سرقت مجسمه ها گفته می شود این است که امکان نظارت بر این مجسمه ها با دوربین و نگهبانی از آنها وجود ندارد. اما در مورد این سرقت ها هیچ وقت برخوردهای قهری دیگری که در صورت گزارش سرقت شاهد آن هستیم را ندیده ایم. سارقان در موارد دیگر به راحتی شناسایی می شوند و وقتی درباره دزدیدن مجسمه ها صحبت می شود این رسیدگی به یکی از موارد وقت گیر تبدیل می شود، در حالی که دزدی، دزدی است و قانون های مشخصی برای برخورد با آن وجود دارد. برای رسیدگی به این وضعیت اول لازم است که سارقان این مجسمه ها را شناسایی کنیم و بعد از آن دنبال دلایل چنین اتفاقی بگردیم. در این حالت صحبت درباره راه های جایگزین برای حل این معضل فایده ای ندارد. در کنار اینها باید به این توجه کرد که ساخت چنین مجسمه هایی برای نصب در سطح شهر برای هنرمندان مجسمه ساز درآمدی ندارد. این هنرمند اگر کار خودش را بکند و آن را در یک گالری به نمایش بگذارد درآمد بیشتری خواهد داشت. هدف از نصب آثار این مجسمه سازان در سطح شهر کمک به فرهنگ سازی بیشتر شهروندان و تلطیف فضاهای شهری است. این هدفی است که هنرمندان هم از آن با کمترین انتظار ممکن استقبال می کنند تا به این بهانه شهروندان با هنر مجسمه که در طول این سال ها سختی های زیادی را در جامعه ما از سر گذرانده، آشنا شوند. اما در نهایت چنین برخوردی با این آثار و رسیدگی به چنین وضعیتی آنها را دلسرد می کند. با این حساب هنرمندان همچنان باید منتظر مشخص شدن عاملان این سرقت ها باشند. این انتظار بی جایی نیست. تلاش مسوولان برای مشخص شدن تکلیف چنین سرقت هایی کمترین حق این هنرمندان و شهروندان است.