آرشیو یکشنبه ۳ دی ۱۳۹۶، شماره ۲۱۸۰۰
معارف
۶

حدیث عرضه دین؛ سند بصیرت و ولایتمداری حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع)

حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) پس از آنکه به خدمت امام هادی(ع) می رسد و مورد استقبال گرم ایشان واقع می شود و با جمله «انت ولینا حقا» شخصیت عظیم الشان او ستوده می شود، از امام اجازه می گیرد تا دین خویش را بر ایشان ارائه کند که اگر دینش مرضی و پسندیده است، تا قیامت بر آن ثابت و استوار بماند. متن کامل این حدیث که در پایگاه اطلاع رسانی حدیث شیعه منتشر شده چنین است:

«حدثنا علی بن احمد بن موسی الدقاق و علی بن عبد الله الوراق جمیعا، قالا: حدثنا محمد بن هارون الصوفی، قال: حدثنا ابو تراب عبیدالله بن موسی الرویانی، عن عبد العظیم بن عبدالله الحسنی، قال: دخلت علی سیدی علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام، فلما بصر بی قال لی:

مرحبا بک یا ابا القاسم! انت ولینا حقا. قال: فقلت له: یابن رسول الله! إنی ارید ان اعرض علیک دینی، فإن کان مرضیا ثبت علیه حتی القی الله عز وجل. فقال: هات یا ابا القاسم! فقلت: إنی اقول:

إن الله تعالی واحد لیس کمثله شی ء، خارج من الحدین: حد الإبطال و حد التشبیه، و انه لیس بجسم و لا صوره، و لا عرض و لا جوهر، بل هو مجسم الاجسام، و مصور الصور، و خالق الاعراض و الجواهر، و رب کل شی ء و مالکه و خالقه، و جاعله و محدثه، و ان محمدا عبده و رسوله، خاتم النبیین، فلا نبی بعده إلی یوم القیامه، و ان شریعته خاتمه الشرائع، فلا شریعه بعدها إلی یوم القیامه، و اقول: إن الإمام و الخلیفه و ولی الامر بعده امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام، ثم الحسن، ثم الحسین، ثم علی بن الحسین، ثم محمد بن علی، ثم جعفر بن محمد، ثم موسی بن جعفر، ثم علی بن موسی، ثم محمد بن علی علیهم السلام، ثم انت یا مولای. فقال علی علیه السلام: ومن بعدی الحسن ابنی، فکیف للناس بالخلف من بعده؟ قال: فقلت: و کیف ذاک یا مولای؟ قال: لانه لا یری شخصه، و لا یحل ذکره باسمه حتی یخرج، فیملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا. قال: فقلت: اقررت. و اقول: إن ولیهم ولی الله، و عدوهم عدو الله، و طاعتهم طاعه الله، و معصیتهم معصیه الله. و اقول: إن المعراج حق، و المساله فی القبر حق، و إن الجنةه حق، و النار حق، و الصراط حق، و المیزان حق و إن الساعه آتیه لا ریب فیها، و إن الله یبعث من فی القبور. و اقول: إن الفرائض الواجبه بعد الولایه: الصلاه، و الزکاه، و الصوم، و الحج، و الجهاد، و الامر بالمعروف و النهی عن المنکر. فقال علی بن محمد علیه السلام: یا ابا القاسم! هذا و الله دین الله الذی ارتضاه لعباده، فاثبت علیه، ثبتک الله بالقول الثابت فی الحیاه الدنیا و فی الآخره. (الامالی، صدوق: ص 419 ح 557، بحار الانوار: ج 3 ص 268 ح 3)

ترجمه: حضرت عبد العظیم(ع): بر مولای خود علی بن محمد(امام هادی علیه السلام) وارد شدم. چون نظر ایشان بر من افتاد، فرمود: «خوش آمدی، ای ابوالقاسم! به راستی، تو از دوستان حقیقی ما هستی.»

گفتم: ای پسر پیامبر! میل دارم دینم را بر شما عرضه بدارم، که اگر مورد پسند بود، بر آن ثابت باشم تا به لقای خداوند عز وجل برسم.امام علیه السلام فرمود: «عقائد خود را اظهار نما.»

گفتم: من معتقدم که خدای متعال، یکی است و مانند او چیزی نیست، و از دو حد ابطال و تشبیه، بیرون است. خداوند، جسم و صورت و عرض و جوهر نیست؛ بلکه اوست که اجسام را جسمیت داده و صورت ها را صورت بخشیده و اعراض و جواهر را آفریده است. او پروردگار همه چیز و مالک و آفریننده پدیده هاست، و [عقیده دارم که] محمد صلی الله علیه و آله بنده و فرستاده او، خاتم پیغمبران است و پس از وی تا روز قیامت، پیامبری نخواهد بود. شریعت وی، آخرین شرایع بوده و پس از او تا روز قیامت، دینی نخواهد آمد. عقیده من درباره امامت، این است که امام پس از پیامبر صلی الله علیه و آله امیر مومنان علیبن ابی طالب علیه السلام است و پس از او حسن و پس از وی حسین و سپس علی بن الحسین و سپس محمد بن علی و سپس جعفربن محمد و سپس موسی بن جعفر و سپس علی بن موسی و سپس محمدبن علی علیهم السلام و پس از اینها، امام مفترض الطاعه، شما هستید.

در این هنگام، امام هادی علیه السلام فرمود: «و پس از من، فرزندم حسن، امام است؛ لیکن مردم در باره امام پس از او، چه خواهند کرد؟» گفتم: ای مولای من! مگر جریان زندگی امام پس از او، از چه قرار است؟

فرمود: «شخص امام بعد از فرزندم حسن، دیده نمی شود و بردن اسمش بر زبان ها ممنوع است تا آن گاه که [از پس پرده غیبت] بیرون بیاید و زمین را از عدل و داد پر نماید، همان طور که از ظلم و ستم پر شده است.»

گفتم: [به این امام غایب هم] اقرار دارم و نیز می گویم: دوست آنان، دوست خدا و دشمن آنان، دشمن خداست، طاعت آنان، طاعت خدا و نافرمانی از آنان، نافرمانی از خداست. من عقیده دارم که معراج، پرسش در قبر، بهشت، دوزخ، صراط و میزان حقند، و روز قیامت خواهد آمد و در وجود آن شکی نیست و خداوند، همه مردگان را زنده خواهد کرد. نیز عقیده دارم که واجبات، پس از اعتقاد به ولایت (امامت)، عبارت اند از: نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر.در این هنگام، امام هادی علیه السلام فرمود: «ای ابوالقاسم! به خدا سوگند، این [عقاید]، دین خداست که آن را برای بندگانش برگزیده است. پس بر آن، ثابت باش. خداوند، تو را بر طریق ثابت در زندگی دنیا و آخرت پایدار بدارد.»