آرشیو پنجشنبه ۷ دی ۱۳۹۶، شماره ۳۹۸۷
جلد دوم
۷
یادداشت

لزوم پیوند هرچه بیشتر هنرمند به هنر

رسول آبادیان

یکی از نگرانی های اهالی هنر در همه زمینه ها، نگرانی های متعدد اقتصادی است، به گونه ای که نمی توان گفت وضعیت یک هنرمند در مثلا فعالیت های نمایشی از یک عکاس، مجسمه ساز و... بهتر یا بدتر است. تنهایی هنرمندان و نبود سازوکاری مناسب جهت رفع اینگونه نگرانی ها باعث شده است که بسیاری از هنرمندان حتی درجه یک کشور برای گذراندن امور زندگی به کارهایی جدای از توانایی خود و بی ربط به چارچوب هنر روی بیاورند. شاید توقع بی جایی باشد که از مسوولان درحوزه فرهنگ انتظار داشته باشیم چتر حمایت خود از هر هنرمند نقاش یا مجسمه ساز با هر سطح کیفی را بگشایند اما اتخاذ تدبیری با محوریت محک توان هر هنرمند و درمعرض نمایش قرار دادن و فروش آثار به عنوان اولین قدم ها برای برون رفت از وضعیت اقتصادی کنونی را می توان پیشنهاد کرد، یعنی همان کاری که در دیگر کشورها متداول است. با یک جست وجوی ساده می توان دریافت که هنر مجسمه سازی در دیگر کشورها، در ردیف هنرهای پولساز قرار می گیرد و هنرمندان فعال در این حوزه هرکدام، حداقل کارگاهی اختصاصی برای خلق هرچه بیشتر آثار خود دارند. در بحث های مهمی که تاکنون درباره اقصاد هنر انجام شده، معمولا پدیده ای نوظهور با عنوان«رویکرد اقتصادی بر رفتار انسان» مورد توجه قرار گرفته است که این رفتار در ذهنیت یک هنرمند مترادف با افت کیفی اثر به شکل تدریجی و سرخوردگی یک باره از هنر و خداحافظی از این دنیای پر راز و رمز است. ایجاد راهکارهایی برای پیوند هرچه بیشتر هنرمند به دنیای مورد علاقه خود، امری است که در چارچوب برنامه ریزی های فرهنگی هر کشور قرار دارد. به این معنا که کارشناسانی زبده، همه فکر و ذکرخود را معطوف به رفع مشکلات هنرمندان به اشکال گوناگون می کنند که از دل آن بازارهای هنری بزرگ درمی آید. برداشت کلی از حرکت های موثری چون کریستی، ساتبی، آرت نت و... که در مناطق مختلف جهان و به شکل مداوم برپاست، به خودی خود می تواند به عنوان الگویی کوچک تر مورد استفاده قرار گیرد: حرکتی که حتی اگر در سال های نخست چندان مورد توجه قرار نگیرد، بدون شک جایگاه خاص خود را در آینده پیدا خواهد کرد.