آرشیو پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶، شماره ۳۰۵۲
سیاست
۶

لحظه حساس زندگی هاشمی

سید ابوالفضل سلیمانی

نقش آیت الله هاشمی در وقوع انقلاب و مسئولیت های مختلف در سال های بعد از پیروزی انقلاب و ارتباط ذهنی و وجودی با تک تک ارکان و اجزاء نظام، شخصیت هاشمی رفسنجانی و ماهیت نظام را وابسته به هم کرده بود.

انعکاس اتفاقات دهه 60 و 70 در چهره هاشمی و شایعه سازی های گسترده پیرامون آیت الله و سکوت ایشان، چهره ای کمی خشن و مرموز از رفسنجانی برای بسیاری از مردم به وجود آورد؛ تا جایی که کار به اتفاقات و انتخابات مجلس پنجم رسد. رئیس مجمع تشخیص مصلحت تاثیر اتفاقات گذشته را در چهره خود به خوبی مشاهده می کند.

هم زمان ظهور و بروز جریان های نوظهور و مردم فریب و حمایت برخی از این افراد، باعث آن شد که هاشمی مجبور به روشنگری درباره ماهیت این جریان ها شود.

این روشنگری همراه با آشکارشدن چهره اصلی حامیان این جریانات و نفی هرگونه ارتباط خود با این گروه ها و سردمدارانشان بود. ایشان در سال های پایانی عمر، با مصاحبه و سخنرانی های هرروزه، چهره مردم فریب این جریان ها را برای مردم به خوبی روشن و راه خود را از حامیان این گروه ها به کلی جدا کردند. این جدایی مطلوب حامیان این جریانات نبود؛ چون تا آن زمان با التقاط در شخصیت بزرگ هاشمی، اهدافشان را به ثمر رسانده بودند و از آن پس، باید با چهره واقعی خود با مردم روبه رو می شدند. پس ساکن ننشستند و هاشمی را تهدید به ازدست دادن همه آن چیزی کردند که در این سال ها به دست آورده بود.

آیت الله در این لحظه حساس زندگیشان مانند بسیاری از بزرگانی که در تاریخ ماندگار شدند، دست به نفی شخصیت خویش زدند؛ در حالی که می توانستند با تایید شرایط موجود، خود و خانواده شان مصون بمانند.

با انتقاد از شرایط، تلاش کردند عامه مردم را با حقایق آشنا کنند و در این راه شخصیت خود را آماج شدیدترین حملات رسانه ای قرار دادند. این حرکت چیزی بود که قربانی شدن برایش انتخاب شده بود. آنان نیز تمام تلاش خود را کردند تا رفسنجانی را نیست کنند و به هدف خود رسیدند و در اوج این حرکات در سال 88، هاشمی یکباره نیست شد و از این نیستی در یک آن به حضوری باشکوه رسید. آری شخصیت هاشمی چند سال پیش تر قربانی شده بود و از آن به حضور جاویدان.