آرشیو یکشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۶، شماره ۴۰۴۷
صفحه آخر
۱۶
شلیک از فاصله نزدیک

ماجرای تاجزاده و ادبیات

سید عبدالجواد موسوی

اگر گفت وگوی تصویری بچه های اعتماد آنلاین را با مصطفی تاجزاده ندیده اید حتما ببینید. شنیدنی است و دیدنی. بیش از هر چیز صراحت و صمیمیت و صداقت تاجزاده تحسین برانگیز است. او تا جایی که می تواند هم در بیان عقاید سیاسی اش و هم در بیان خاطرات شخصی و سبک زندگی اش به ما دروغ نمی گوید. بابت صدق و صراحتی که در اهل سیاست کمتر سراغ می توان گرفت و در تاجزاده به وفور یافت می شود از او به شدت سپاسگزاریم. هرچند این یادداشت کوتاه مجال نقد و بررسی آن گفت وگوی مفصل نیست اما دو نکته را به اجمال می گویم به این امید که امکان گفت وگوی تفصیلی با شخص آقای تاجزاده به زودی برایم فراهم شود. اول اینکه آقای تاجزاده در این سال ها مدام بر موضوع درک دیگری تاکید می کند: موضوعی که بسیار اهمیت دارد و در روزگار پر آشوب کنونی از نان شب هم برای ما واجب تر است اما کمتر دیده ام که شخص ایشان تلاشی برای درک مخالفان خود انجام داده باشد. اینکه مدام به حریفان خود بگوییم شما ما را به یاد جوانی مان می اندازید و 30 سال از ما عقب ترید به معنای درک دیگری نیست. درک دیگری یعنی اینکه سعی کنیم حرف ها و دغدغه های او را بفهمیم و با دنیای او ارتباط برقرار کنیم. دوم اینکه آقای تاجزاده در طول گفت وگو بارها و بارها بر این نکته تاکید کرده اند که کتاب جدی یعنی کتابی که در حوزه سیاست نوشته شده و حتی در جایی می گوید: برای اینکه خستگی در کنم گاهی حافظ و مولانا هم می خواندم. ای کاش آقای تاجزاده کمی ادبیات را جدی می گرفت. آن وقت به گمانم لازم نبود این همه تجربه های تلخ و سنگین را از سر بگذراند تا دریابد دیگران هم حق و حقوقی دارند و جهان و کار جهان آن قدرها هم که ایشان و دوستان شان فکر می کردند جدی نیست.