آرشیو یکشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۷، شماره ۴۰۵۹
صفحه آخر
۱۶
شلیک از فاصله نزدیک

فاجعه را جدی بگیریم

سید عبدالجواد موسوی

هر جور می خواهم بی خیال ماجرای سانسور جایگاه شیردهی گرگ در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بشوم، نمی شود که نمی شود. هنوز هم متحیرم که چنین اتفاقی در صدا و سیما افتاده. یعنی چه؟ چند روز اول که اصلا باور نمی کردم. خیلی دوست داشتم ماجرا از بیخ و بن شایعه باشد یا محصول شیطنت رسانه های بیماری که بام تا شام سعی می کنند اخبار زشت و کثیف به خورد مخاطبان شان بدهند و مردم این سرزمین را هر روز نا امیدتر کنند. اما متاسفانه داستان عینا همان چیزی بود که شنیده بودم. حالا یقین پیدا کرده ام آن همه قصه باورنکردنی که درباره سانسور شنیده ام درست بوده. این روزها دوستان و همکاران من به اندازه کافی درباره این موضوع نوشته اند و من حرف تازه ای ندارم جز اینکه به قول آن دوست قدیمی وقتی طرف در موبایلش می تواند بیست و چهار ساعته به هر چیزی که فکرش را می کنی دسترسی داشته باشد پس حذف و سانسور دو معنا بیشتر ندارد. یا طرف کلا فاقد درک است یا اینکه مامور است و معذور که البته در هر دو صورت نتیجه یکسان است. ای کاش به جای مسخره کردن برای یک بار هم شده درست و حسابی پیگیر ماجرا شویم تا بفهمیم ریشه این فعل شنیع به کجا می رسد. اگر صرفا یک کج سلیقگی شخصی است چنان کنیم که دیگر هیچ ممیزی به خود جرات ندهد نظر شخصی اش را بدون آنکه هزینه ای بپردازد بر همگان تحمیل کند. اگر هم چنین شاهکاری محصول تصمیم جمعی است و برآیند یک فکر و اندیشه، باید صاحبان آن فکر بیمار به ما توضیح بدهند بر اساس کدام شریعت و قانون ما را مضحکه عالم و آدم کرده اند تا ما تکلیف خودمان را با آنها بدانیم. نمی شود در نظر با افراطی ترین گروه های مذهبی مرزبندی داشت اما در عمل درست جا پای آنان گذاشت. من با دست انداختن این کار زشت، مخالفتی ندارم اما گاهی مواجهه طنزآمیز با برخی فجایع، از قبح آن فاجعه می کاهد. این فاجعه را جدی بگیریم.