من: چرا علاوه بر تلگرام، موبایل و تلفن سوفیا را ازش گرفتی؟

بابای سوفیا: چون باید از پیام رسان داخلی استفاده کند.

من: مثلا چه پیام رسانی؟

بابای سوفیا: چه پیام رسانی بهتر از خود من؟! هر حرفی داشته باشد که به هر کسی بخواهد بزند، باید اول به خود من بگوید، بعد من اگر صلاح دیدم آن حرف به صلاح من و خودش و جامعه و طرف موردنظرش است، آن را به آن فرد می رسانم. در غیر این صورت نه تنها صدایی به جایی نمی رسد، بلکه ممکن است آن فرد هم از دسترس خارج شود.

من: چرا ماهواره پارازیت دارد؟

بابای سوفیا: خب، یادت است قبلا که ماهواره نبود و دستگاه پخش ویدئو بود، وقتی فیلم به صحنه های حساس می رسید باید چی کار می کردیم؟ باید سریع می زدیم جلو یا اگر دکمه کنترل کار نمی کرد، باید پتو را با سرعت می انداختیم روی تلویزیون که صحنه حساس پخش نشود. الان بد است که جای پتوانداختن روی تلویزیون در داخل خانه، از بالای پشت بام روی آنتن پارازیت باشد؟

من: چرا اینترنت فیلتر دارد؟

بابای سوفیا: تو واقعا مثل اینکه نمی فهمی. پسرم ما وقتی بچه بودیم در یخچال ها هم قفل داشت و کلیدش دست مادرمان بود. تازه توی یخچال هیچ چیز مشکوکی نیست و نهایتا توش دوتا موز کنار چهارتا هلو توی کاسه گذاشته بودند و رابطه نباتی داشتند. بعد تو چطوری توقع داری در اینترنت باز باشد؟ آن هم با این همه تنوع میوه که در بازار هست. تو میدانی الان یک چیزی مد شده به اسم سالاد میوه که توش همه میوه ها را پوست می کنند و قاطی می کنند و روش سس می ریزند؟ می دانی الان دستور تهیه شیرموز توی اینترنت هست؟ می دانی پای سیب هم به زندگی مردم باز شده؟ سیب زمان ما پا داشت که حالا به جایی باز هم بشود؟ می دانی توت فرنگی را الان می گذارند توی کاسه و روی هیکلش خامه می ریزند؟ می دانی همه اینها توی اینترنت است؟ می دانی این چیزها یعنی چی؟ نمی فهمی که.