به نظرم رابطه مستقیمی وجود دارد بین تصمیم برای کاهش وزن و وسوسه خوردن! یعنی به محض این که تصمیم می گیریم وزن کم کنیم حتی چوب درخت هم خوشمزه به نظر می رسد! از آنجا که به عنوان یک روزنامه نگار در حوزه حمایت از حیوانات هم فعالیت می کنم تصمیم گرفته ام، تا حد امکان گیاهخواری کنم و گوشت کمتری بخورم. البته اگر گیاهخواری اصولی نباشد آسیب رسان است.

پس مهم ترین چالش این هفته حذف گوشت قرمز از رژیمم و جایگزین های گیاهی از نظر میزان پروتئین و ویتامین ها و ریزمغذی ها هر چند با کالری های مشابه بود که مشورت با یک متخصص تغذیه که سابقه گیاهخواری 12ساله دارد به نتایج مثبت زیادی رسیدم. وی معتقد است هرگز نمی توان به یکباره خوردن هر نوع گوشتی را کنار گذاشت و بهتر است از کاهش مصرف فقط یک نوع گوشت شروع کنم و قدم به قدم با خوردن جایگزین های گیاهی به گیاهخواری مدنظرم برسم.

باید اعتراف کنم گرسنگی مهم ترین مشکل این هفته بود چون رژیمم تغییر کرده و بر خلاف دو هفته گذشته که احساس گرسنگی زیادی نمی کردم طی این هفت روز به ویژه بین وعده افطاری و سحری بشدت گرسنه می شدم. در عین حال در بعضی از وعده های اصلی که مثلا فقط باید ماست و خیار یا سوپ می خوردم به واسطه سیر نشدن سردرد می گرفتم. قطعا در مراجعه بعدی به کلینیک تغذیه این موضوع را با سولماز توکلی، کارشناس تغذیه در میان خواهم گذاشت.

البته در شروع رژیم راهکار پیشنهادی وی، مصرف سبزیجات کبابی مثل بروکلی و کدو و قارچ و هویج بود اما راستش میلی به خوردنشان ندارم انگار تکراری شده اند و مطمئنم که جایگزین های مناسبی را پیشنهاد می دهد.

از طرفی یکی از ناپرهیزی های این هفته مصرف نوشیدنی های شیرین مثل دلستر البته در حد یک نصفه لیوان، خوردن فالوده در حد 3قاشق غذاخوری و چهار وعده غذای خارج از برنامه رژیم بود که همه دست به دست هم دادند تا وزن کم نکنم. به نظرم وقت آن رسیده برنامه رفتن به باشگاه و اجبار برای داشتن تحرک را در اولویت قرار دهم چون فعالیت بدنی چندانی ندارم و به محض کمی پیاده روی به شدت دچار کمردرد می شوم که به گفته پزشک معالجم برای کاهش درد ناشی از دیسک کمر، می توانم زیرنظر متخصص پزشکی ورزشی در باشگاه ورزش کنم.