در 20 فوریه، یک مراقب موساد، کلاین واچتر را دید که در جاده ای از لورپ به باسل تنها است. آنها تصمیم گرفتند که در زمان برگشت او را بزنند. شامیر که همراه با هارل فرماندهی عملیات در میدان را داشت کار شلیک کردن را به یک آدمکش آموزش دیده گروه سابق ایرگون به نام آکیوا کوهن واگذار کرد. هارل هم یک آلمانی زبان دیگر به نام زوی آهارونی را همراه کوهن فرستاد. آنها منتظر شدند که هدف در عصر برگردد.اما او خودش را نشان نداد و تصمیم بر این شد که عملیات متوقف شود. پس از آن همه چیز اشتباه پیش آمد. کلاین واچتر بالاخره خودش را نشان داد و لغو دستور ناگهان معکوس شد ولی اجرای کل عمل خیلی شتابزده و آماتوری شد. ماشین عامل