آرشیو سه‌شنبه ۱ آبان ۱۳۹۷، شماره ۴۴۵۵
تاریخ و اقتصاد
۳۰

گاهشمار

سقوط اصفهان و آخرین شاه صفوی

اول آبان ماه 1101 با تسلیم شدن شاه سلطان حسین صفوی به محمود افغان و تصرف اصفهان به دست افغان ها، دودمان صفویه پس از دو قرن حکومت فروپاشید. در آغاز حکومت شاه سلیمان فرزند شاه عباس دوم هم از نظر اوضاع داخلی و هم از نظر مسائل خارجی، دشواری های بسیاری در ایران پدید آمده بود. قحطی و بیماری بر کشور سایه افکنده بود.

طاعون در بین اهالی بیداد می کرد. عثمانی ها که گرفتاری هایشان در اروپا تمام شده بود، به رغم قرارداد 1049 هجری قمری که مرزها را مشخص ساخته بود و منطقا دستاویزی برای تجاوز وجود نداشت، دوباره چشم به ایران دوختند. شیخ علیخان زنگنه اعتماد الدوله خطر عثمانی ها را به شاه سلیمان گوشزد کرد و گفت که ممکن است آنها دوباره به ایران بتازند، شاه سلیمان هم با کمال خونسردی در پاسخ گفت: هرچه می خواهد بشود، ما را اصفهان کفایت می کند.در دوران حکومت شاه سلیمان، جزیره قشم سه سال در تصرف هلندی ها بود و ازبک ها با مشاهده ضعف دربار صفوی، بار دیگر خراسان و شهرهای آن را مورد هجوم قرار دادند، زندگی مردم را غارت کردند و بسیاری از مردم بی گناه را به قتل رساندند. قزاق های روسی به تحریک تزار آلکسی سواحل گیلان را عرصه تاخت و تاز خود کرده بودند. در میان گزارش‎های باز مانده از یورش افغانان و سقوط اصفهان، روایت یوداش تادوش کروسیسنکی راهب یسوعی لهستانی، که از مبلغان مسیحی مقیم اصفهان بود، از اهمیت ویژه‎ای برخوردار است.

کروسینسکی که هنگام یورش افغانان و سقوط تختگاه ایران در اصفهان به سر می‎برد، به رسم همه مبلغان مذهبی و به ویژه یسوعیان که به طور منظم گزارش‎های دقیقی از اوضاع کشور محل ماموریت خود به سرپرست فرقه‎ای که به آن تعلق داشتند ارسال می‎کردند، در شورش افغانان، گزارش جامعی از وقایع اصفهان و سقوط آن به سرپرست یسوعیان در فرانسه فرستاد. این گزارش که در اصل به زبان لاتین، زبان رایج مبلغان مذهبی، نوشته شده بود، در زمانی که اشرف افغان هنوز اصفهان را در تصرف خود داشت، به پاریس رسید و از آنجا که گزارشی جامع و حاوی آگاهی‎های گرانبهایی درباره سقوط یکی از بزرگ‎ترین نظام‎های شاهنشاهی زمان بود، که مناسبات حسنه‎ای با کشور‎های اروپایی داشت و در پیکار با سلطان عثمانی نیرویی ائتلافی برای شاهان اروپایی به شمار می‎آمد، نظر سرپرست فرقه یسوعیان فرانسوی را به خود جلب کرد و همان سرپرست دست‎نوشته گزارش یا نسخه‎ای از آن را در اختیار یکی از راهبان یسوعی به نام آنتوان دو سرسو گذاشت تا هرطورکه صلاح می‎داند آن متن را انتشار دهد. تا جایی که می‎دانیم، متن لاتین گزارش کروسیسنکی هرگز به چاپ نرسید. کروسینسکی پس از سقوط اصفهان این شهر را ترک کرد و رهسپار قسطنطنیه شد و مدتی در این شهر رحل اقامت افکند.

پستخانه گیلانی ها

در نخستین روز آبان ماه 1380 ساختمان پست رشت / گیلان که در دوره پهلوی اول ساخته شده است در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد. این ساختمان از نمونه های تامل برانگیز معماری با کاربری خدمات پستی در آن دوره بوده است.

مرگ فتحعلی شاه

مهرماه 1213 فتحعلی شاه پس از فرستادن محمدمیرزا به آذربایجان از تهران به عزم جنوب حرکت کرد تا هم شایعه مرگ خود را از میان ببرد و هم بقایای مالیاتی فارس را که فرماندار از پرداخت آن ابا داشت وصول کند؛ به این دو قصد با 30 هزار سوار و پیاده از تهران به کاشان رفت و فرماندار در فین کاشان به خدمت پدر رسید، ولی به جای تمام بدهی خود فقط سیزده هزار تومان تقدیم کرد و این مساله مزاج شاه را که علیل نیز بود بیش از پیش دچار انحراف کرد و امر داد تا فرماندار را محبوس کنند و ماموران و مستوفیان مخصوصی برای وصول بقایا به فارس بروند.

یکی دو روز بعد از حرکت این جماعت، فتحعلی شاه پس از 36 سال و 8 ماه حکومت، در 68 سالگی در شهر اصفهان چشم از جهان فرو بست. جنگ های اول و دوم میان ایران و روسیه در دوره قاجار که به جدا شدن سرزمین های قفقاز از ایران انجامید در زمان فتحعلی شاه رخ داد و می توان گفت که روند پاره پاره شدن خاک ایران با پادشاهی او آغاز شد. در جریان این جنگ ها عهدنامه های ترکمانچای و گلستان به امضا رسید که به موجب آنها بخش های اران، گرجستان، ترکمنستان و… از خاک ایران جدا شدند. فتحعلی شاه همچنین در اردیبهشت 1186 (مه 1807)، عهدنامه فین کن اشتاین را با دولت فرانسه منعقد کرد. مطابق این عهدنامه، دو کشور ایران و فرانسه علیه دولت انگلیس متحد شدند و ایران پذیرفت تا ارتش فرانسه را برای حمله به هند یاری دهد و دولت فرانسه قول داد ایران را برای بازپس گیری ایالات از دست رفته توسط روسیه یاری دهد. ژنرال گاردان با تعدادی قشون، سواره و توپخانه و افسران فرانسوی به سوی ایران حرکت کرد تا سپاه ایران را برای جنگ با روس ها و حمله به هندوستان تعلیم دهد.

در دوره فتحعلی شاه اوضاع قشون ایران رو به زوال گذاشت و شرایط امنیتی کشور به مخاطره افتاد. انگلیسی ها قصد داشتند در ممالک آسیای مرکزی نفوذ بیشتری داشته باشند بنابراین امنیت خراسان و سرحدات هندوستان را هدف قرار دادند. آنها تلاش می کردند تا نشان دهند علت اقدامات نظامی ایران در خراسان، تسخیر هرات به تحریک روس هاست تا مشترکا به هندوستان حمله کنند بنابراین در اواخر سلطنت فتحعلی شاه، حکومت بریتانیایی هند، هیات مفصلی از ماموران نظامی خود را به ایران فرستاد. فتحعلی شاه این هیات را پذیرفت و ارتش ایران را در اختیار ایشان قرار داد.در اواخر سلطنت فتحعلی شاه همچنین رفت و آمد ایل های کرد چادرنشین در مناطق مرزی ایجاد اشکال کرد و عباس میرزا برای تثبیت اوضاع به غرب لشکرکشی و تا بغداد پیشروی کرد. دولت عثمانی تقاضای صلح کرد و در شهر ارزنه الروم در سال 1209 (1831 میلادی) عهدنامه ارزنه الروم اول مشهور به «ارز روم» بین ایران و عثمانی به امضا رسید.