به طور قطع اجرای سیاست های اقتصادی در هر کشوری نیازمند حمایت مردمی است که قرار است زندگی و کسب و کار آنها تحت تاثیر قرار گیرد. حال برای به دست آوردن حمایت مردم که پشتوانه اصلی سیاست های اقتصادی محسوب می شود، سیاستگذار باید رابطه مستمری با مردم داشته باشد.

سیاستگذار باید قبل از اجرای هر سیاستی درخصوص جزئیات آن با مردم صحبت کند و کارکردها و تاثیری که این سیاست در زندگی و کسب و کار آنها می گذارد تبیین کند. برای این کار دولت باید شفاف عمل کند و تمام جزئیات را برای مردم توضیح دهد. وقتی اقدامات دولت شفاف نباشد هزینه ها افزایش می یابد و باعث می شود تا شایعات نیز داغ شود. زمانی که جزئیات و ابعاد یک سیاست روشن نباشد شایعاتی خلق می شود که ممکن است اجرای آن سیاست را با مانع روبه رو کند. این درحالی است که برخی از مسئولان ترجیح می دهند تمام واقعیت ها را برای مردم بازگو نکنند چرا که به اعتقاد آنها هزینه شفاف بودن از نبود شفافیت برای آنها بیشتر است.

در بسیاری از کشورها مردم و تمام فعالان اقتصادی اظهارنامه مالیاتی خود را به دولت اعلام می کنند و در مقابل به صورت شفاف نحوه هزینه کرد این مالیات ها مشخص است ولی در ایران به دلیل اینکه این سطح از شفافیت وجود ندارد بخشی از مردم نسبت به هزینه کرد درست درآمدها تردید می کنند.

این موضوع بدین معنا نیست که بهبود شرایط و اصلاح امور در کشورهایی که با عدم شفافیت و فساد روبه رو هستند ممکن نیست. بسیاری از کشورهایی که مسیر توسعه را با موفقیت طی کرده اند در شاخص فساد وضعیت مطلوبی نداشته اند.

البته دراین میان نباید تمام انتقادات به سوی دولت باشد چرا که علاوه بر دولت سایر قوا و نهادهای دیگر نیز نقش دارند و برای ایجاد یک گفتمان مناسب باید تمام بخش های حاکمیت دست به دست هم بدهند. همچنین شرایط سیاسی و بین المللی همانند تحریم نیز دراین راستا تاثیر زیادی دارد که باید به آن توجه کرد. یکی از مسائلی که اصلاحات اقتصادی را با مشکل جدی مواجه کرده است روابط خارجی پرهزینه است. درمجموع هم اکنون ما با درهم تنیدگی مشکلات مواجه هستیم که کار را دشوار کرده است.