آرشیو یکشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۷، شماره ۴۵۲۷
تاریخ و اقتصاد
۳۰

گفته ها

واقعیت این است که یکی از افرادی که درپلاسکو فعالیت می کرد و در صحنه امدادرسانی بود، عنوان کرد همیشه تعدادی از کارگران و تکنسین ها به عنوان کارگران تاسیساتی در موتورخانه وجود داشتند و چون آنها را در بین جمعیت ندیده بود، حدس می زد که آنها نتوانسته اند از موتورخانه خارج شوند و حتی با پیگیری های انجام شده نقشه ای از تاسیسات را به ما نشان داد و به همین دلیل تیم امداد و نجات به سمت موتورخانه هدایت شد.

دو الی سه تونل حفر کردیم؛ اما با آوار پلاسکو مواجه شدیم و این نشان می داد که آوار تا زیرزمین هم رفته و فضاهای خالی کاملا پر شده و احتمال اینکه فضایی خالی باشد و افرادی در قید حیات باشند صفر بود. همچنین به علت حریق مواد پلاستیکی و روغنی که در مراکز تولید پوشاک قرار داشت با آتشی در دل آوار روبه رو بودیم که سبب شده بود که علاوه بر اینکه ما با مشکل آوار مواجه شویم، فکری هم به حال حریق مدفون شده در دل آوار کنیم. امکان اینکه فردی در قید حیات باشد در این شرایط بسیار کم بود منتها به خاطر اینکه باید اطمینان خاطر پیدا می کردیم که جسد یا فردی در این منطقه نیست باید راه را ادامه می دادیم و به همین دلیل حتی چندبار شهردار وقت تهران که مدیریت بحران پلاسکو را بر عهده داشت به این تونل ها سرکشی کرد و حتی اصرار داشت که چند تونل دیگر حفر کنیم تا به قطعیت برسیم که آیا در موتورخانه کسی هست یا نه، که در حفره آخری که حفر شد با فضای کوچکی مواجه شدیم که تنها می توانستیم سرمان را داخل سوراخ کرده و نسبت به رویت اطرافمان اقدام کنیم و حتی امکان ورود سگ ها نیز نبود. هر چند که به نظرم آتش جلوی حس بویایی سگ ها را هم گرفته بود.

به نقل از گفت وگوی «ایسنا» با اقبال شاکری، رئیس پیشین کمیسیون عمران شورای شهر چهارم.