آرشیو یکشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۷، شماره ۴۲۸۱
صفحه آخر
۱۶
در همین حوالی

خنده محصول جامعه متمدن

هوشنگ نوشاد

خنده و گریه هر دو از رفتارهای طبیعی انسان هستند و در همه موارد الزاما در مقابل هم نیستند و می توانند در راستای هم باشند. ماهیت این دو رفتار در سطح غریزی و فردی ممکن است در همه یکسان باشد ولی در سطح اجتماعی بر حسب نوع فرهنگ شدت و ضعف داشته و رنگ و بوی متفاوت به خود بگیرد. اگر خنده را نماد شادی بگیریم، خواهیم دید که بیشتر در فرهنگ هایی دیده می شود که اولا مرفه بوده و ثانیا عقیده دارند که این جهان تنها جهان نقد و قابل لمس بوده و خود باید در آن شرایط شادی را فراهم کنند، لذا هر نوع موقعیت را غنیمت دانسته و جشن می گیرند. در چنین جوامعی انسان ها مسوولیت انسان بودن خود را درک و با آن زندگی می کنند و می دانند که باید شادی را بیافرینند و به امید آسمان ننشینند. به عبارت دیگر برای شاد بودن از اختیار انسانی خود استفاده می کنند و امیدی به جبر طبیعت ندارند، ولی در فرهنگ هایی که این جهان را جهانی گذرا و محل امتحان الهی می دانند و این انسان گناهکار باید مرتبا در پیشگاه خداوند گریه و زاری کند تا شاید آمرزیده شده و به بهشت برود؛ طبیعتا همیشه غمگین و عبوس هستند زیرا چنین انسانی ناخودآگاه از خود گناهکارش بدش می آید و خود را در این جهان شایسته شادی و خنده نمی داند. حال اگر چنین شخصی با مشکلات اقتصادی و فقر هم روبه رو شود، خنده را به کلی فراموش خواهد کرد و برای آرامش خود به گریه روی خواهد آورد. جامعه ای که در فقر است متمدن نیست، زیرا متمدن جامعه ای است که توانسته نیاز های اولیه خود را به صورت مستمر و مطمئن برطرف کرده و ذهن آماده برای فعالیت های روان عالی و درک زیبایی خواهد داشت و از ته دل خواهد خندید.