آرشیو پنجشنبه ۲۸‌شهریور ۱۳۹۸، شماره ۴۷۰۸
صفحه اول
۱
سرمقاله

ایران و محتوای سیاست گذاری عمومی

دکتر روح الله اسلامی (رئیس گروه مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی اجتماعی دانشگاه فردوسی)

بدون آنکه جایی ایستاده باشیم نمی توانیم نسبت خود را با گذشته و آینده تعیین کنیم. آنجا که ایستاده ایم وطن ما است و قلمرو سرزمینی به لحاظ شکلی و فرهنگی می تواند توسعه را جهت دهد. هرگونه ایستادن بر اساس قومیت، طایفه، فرقه، حزب، ایدئولوژی های جهان وطنی و توهمات فردی باعث می شود مسیر توسعه همچون کشتی بی سکان و بی جهتی باشد که تنها برای بقا در بهترین حالت تعادل خویش را حفظ می کند.

سیاست گذاری جز از منظر ملی، لغو و ناکارآمد است و تنها سرمایه و منبع لازم برای پوشش دادن مطالبات همه شهروندان و حتی نسل های بعد، درک اهمیت ایران به عنوان محل ایستادن و شکل و محتوای سیاست گذاری توسعه است. در جا زدن، دور خود چرخیدن، مشکلات را به قوای مختلف و نخبگان نسبت دادن و صفر یا منفی شدن شاخص های اقتصادی و سیاسی می تواند ناشی از فراموشی ایران در سیاست گذاری عمومی باشد.

دولت کشور ملی، اساس قانون گذاری است؛ بر این مبنا که بدون تقدم سیاست بر هر امری و بدون داشتن حاکمیت مطلقه ملی نمی توان هیچ سیاستی را عملیاتی کرد. هیچ فرقه، قومیت، طایفه، فرد یا حزب و گروهی نباید از دولت در امور حاکمیتی باج بگیرد که اگر چنین باشد، باندهای مخرب تروریستی کشور را به ممالک محروسه ملوک الطوایفی تبدیل خواهد کرد. با محوریت قرار گرفتن ایران و ایستادن نخبگان بر وطن مفهوم خاک، آب، هوا و تمامیت ارضی کشور معنا پیدا می کند و برنامه ها بر زمین و متناسب با ارزیابی های فرهنگی، اجتماعی و محیط زیستی اجرا می شود. دولت کشور ملی اساس آمایش و برنامه توسعه است؛ یعنی جایی که در آن فرقه، قومیت، طایفه و حزب در منافع ملی مهار شده است.

ایران توانایی تحت پوشش قرار دادن همه شهروندان را دارد؛ یعنی همه زنان و مردان و همه گرایش ها به حکم آنکه شهروند ایران محسوب می شوند از حقوق و تکالیف یکسانی در برابر قانون بهره مند هستند. هرگونه حاکم شدن نظر شخصی یا ایدئولوژیک با هر برچسبی به جز کشور ملی، گسستی است در مفهوم حاکمیت ملی و نتیجه آن محروم کردن بخشی از شهروندان از حقوق بنیادین خویش. در دولت کشور ایران به طور طبیعی دانشگاه ملی وجود دارد که در آن مسائل و موضوعات ملی بررسی می شود، زبان فارسی حفظ و تداوم می یابد و فرهنگ و اندیشه ملی که قابلیت بازی در سطح منطقه و بین الملل را دارند تدریس و پژوهش می شود. دانشگاهی که ملی نباشد مدرسه و حزب ایدئولوژیکی است که یا عناصر نامطلوب برای شهروندان یا نخبگانی تولید می کند که سودای فروش کشور و بی خانمان شدن را طلب می کنند.

اگر ایران محور توسعه باشد نسبت به پندار، گفتار و کرداری که به صورت تشویقی و تنبیهی در منطقه و بین الملل سعی در ویرانی کشور دارند، واکنش نشان می دهد. ایران بزرگ فرهنگی محور سیاست خارجی قرار می گیرد و با توجه به منابع اسلامی، شیعی، باستانی و مدرنی که در ایران وجود دارد هر یک ابزاری برای حفظ و بسط قدرت ملی ایران می شود. هیچ سامانه معرفتی جز ایران توانایی بالفعل کردن عناصر هویتی و ایجاد کمربندهای حفاظتی اطراف کشور را ندارد. ایران منبعی است از فرهنگ و اندیشه هایی که می توانند در داخل و خارج الگوساز و هویت بخش باشند و در طول تاریخ هیچ هجوم و حمله ای آنها را از میان نبرده است. رویکردهای بسته، ساده، تک بعدی و گسست واری که تاریخ را در نظر نمی گیرد، اغلب سامانه های معرفتی ایران را به حاشیه می راند و توانایی خلق قدرت ملی ندارند.

ایران واقعیتی تداومی، دارای شکل و محتوا است که در موضوعات قانون گذاری، حفظ تمامیت ارضی، بهره مندی از دانشگاه ملی و استفاده از همه منابع فرهنگی به منظور حفظ منافع و مصلحت ملی برای همه شهروندان می تواند کارساز باشد. هرگونه برداشت توهمی به صورت ایدئولوژی حزبی، منافع طایفه ای، فرقه ای یا قبیله ای و حتی رویکردهای جهان وطن مهندسی، پزشکی و علوم اجتماعی، توانایی ترسیم برنامه توسعه برای کشور را ندارد. در صورت پیدا کردن جایی برای ایستادن و درک و استفاده از ظرفیت های دولت کشور ملی می توان شاخص های حکمرانی خوب را عملیاتی کرد.