آرشیو پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۸، شماره ۴۵۱۰
صفحه آخر
۱۶
تاکسی نوشت

کوچه

سروش صحت

خیابان اصلی شلوغ بود. راننده تاکسی راهنما زد که بپیچد داخل یک کوچه فرعی. مردی که عقب تاکسی نشسته بود، گفت: «از خیابان اصلی بری بهتر نیست؟» راننده گفت: «نه، ترافیکه. من اینجا یه مسیری می شناسم، عالیه.» تاکسی پیچید توی کوچه، کمی جلوتر داخل کوچه دو ماشین تصادف کرده بودند و راه بسته شده بود. مردی که عقب تاکسی نشسته بود، گفت: «بفرمایید... بیچاره شدیم.» راننده گفت: «اینجا هیچ وقت راه بندون نمی شد.» مرد گفت: «من که گفتم از راه اصلی برو.» راننده گفت: «فکر نمی کردم اینجا ترافیک باشه... ببخشید.» مرد گفت: «معذرت خواهی فایده نداره، نباید از این طرف میومدی.» راننده گفت: «من که معذرت خواستم.» مرد گفت: «من هم که گفتم معذرت خواستن فایده نداره.» راننده دیگر چیزی نگفت. لحظه ای بعد راه باز شد و رفتیم.