آرشیو پنج‌شنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۸، شماره ۹۶۳۸
صفحه اول
۱
سرمقاله

وعده های پاییزی

حسین قدیانی

27 آبان 98 علی ربیعی وعده داد که «مشکل اینترنت امروز یا فردا رفع می شود!» بیست وهفتم که رفع نشد و حتی تا عصر 28 آبان نیز فرجی نشد تا این که غروب همین روز بیست وهشتم رسانه ها از قول ایشان خبر دیگری منتشر کردند: «مشکل نت، استان به استان برطرف می شود!» اما متاسفانه تا شامگاه چهارشنبه 29آبان نیز هنوز معضل نت حل نشده. پرسش این است؛ «چرا خلف وعده؟» و دیگر آن که «آیا حواس مان به تاثیر بسیار مخرب قول بی عمل بر اعصاب مردم هست؟» چه چیزی بدتر از این قابل فرض است که سخن مسئولی در حد سخن گوی دولت، هیچ اعتباری برای ملت نداشته باشد؟ قطعا آن چه مردم را شاکی و کاسه صبرشان را لب ریز می کند، همین است که حضرات وعده ای بدهند ولی عامل به آن نباشند! مثل آن وعده که «به محض اجرای برجام، همه تحریم ها بالمره لغو می شود!»یا وعده بامزه 6 سال پیش؛ «چنان رونقی به اقتصاد می بخشم که مردم اصلا به این 45 هزار تومان نیازی نداشته باشند!» سلمنا! ممکن است آقای ربیعی در جواب بگوید که تصمیماتی از قبیل قطع و وصل سراسری اینترنت آن هم در روزهای ناآرامی، تنها در اختیار دولت یا وزیر ارتباطات نیست و نهادهای دیگر هم در این باره صاحب نظرند. این جا از قضا سوالات خود را پررنگ تر مطرح می کنیم؛ «چرا با علم به این که حل مسئله ای تمام و کمال در اختیار شما نیست، قول پوچ به مردم می دهید؟» و «آیا بهتر نیست به جای وعده، یک کلام صادقانه به ملت بگویید که حل بعضی مشکلات به ویژه در پاره ای ایام خاص، منوط به تصمیماتی فرادولتی است؟» ممکن است تحلیل ارائه بدهند یا حتی سخن با آمار دقیق بگویند که قطع نت با وجود تمام مضراتش موجب شد بساط بلوا زودتر جمع شود و بیش از این تخریب صورت نگیرد. مع الاسف باز هم سوالات ما به قوت خود باقی است؛ حرف ناراست چرا؟ و چرا با مردم صادقانه حرف نمی زنیم؟ مسلما بدترین ناامنی ها ناامنی ذهنی است و اینکه اعتبار سخن آقایان نزد مردم تقریبا هیچ باشد. بیم از فردایی است که صرف نظر از جناح بندی های امروز، این جور قضاوت مان کنند که یک مدیر جمهوری اسلامی حرفی زد لیکن روی هوا! و این داوری از سنگی که شیشه بانک را می شکند، خطرناک تر است. مردم شاید با بنزین 3000 تومانی یک جور کنار بیایند اما با وعده توخالی هرگز. قطع نت اگر مانع تسری اغتشاش شود، با وجود همه عوارضش یقینا برای مردم قابل تحمل است که هیچ نعمتی به اهمیت امنیت نیست ولی آن چه تحمل ناشدنی است، بی اعتباری سخن حضرات است و نوشته شدنش به پای نظام.