آرشیو پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۸، شماره ۳۶۱۹
روزنامه فردا
۱۶
پرنده آبی

ایران عزادار

سقوط پرواز اوکراین و شهدای تشییع کرمان، درحالی که بسیاری نگران جنگ هستند، همه آن چیزی است که در 24 ساعت گذشته می توان در شبکه های اجتماعی مشاهده کرد؛ مردمی که هر کدام به نوعی از داغ این مصیبت ها عزادار شده اند. باربد گلشیری نوشت :  «از آسمان و زمین می بارد» دیگر استعاری نیست». اما ماجرای سقوط بویینگ 737 به اندازه کافی دهشتناک است. وقتی اسامی منتشر شد، تعداد زیادی از جوانان و دانشجویان ایرانی در آن حضور داشتند و توییت یکی از دانشجویان که دقایقی قبل از اینکه سوار هواپیما شود، نوشته بود: «من پیش بینی کرده بودم دم پروازم جنگ بشه، آقا خوبی، بدی دیدید حلال کنید»، بازتاب بسیاری پیدا کرد. همان طور که حضور دانشجویان امیرکبیر و شریف در آن غصه فراوانی ا یجاد کرد. در این بین، کانال های پزشکی نیز از کشته شدن تعدادی از فرزندان پزشکان خبر داده بودند و تسلیت گفته شده بود. هرچند مشکل اصلی تسلیت نگفتن مسئولان در دقایق اولیه این سقوط بود که نشان می داد از مدیریت بحران خبری نیست و به احساسات ایرانی ها کمتر توجه می شود. عکس هایی که درحال منتشر شدن است، داغ عظیمی را نشان می دهد و دیگری نوشت : «و نشان دادن تکه تکه اجساد بدن ایرانیان در اخبار ما داره عادت میشه. کسی نیست جلوی این نوع خبررسانی رو بگیره؟ . انتشار عکس های دردناک با اخلاق رسانه ای فاصله دارد؛ از جمله عکس هایی که بخشی از وسایل مسافران پرواز تهران - کی یف را که سالم مانده است- نشان می داد. البته مثل همیشه حضور مردم سبب اختلال در عملیات نجات بوده است و حتی سبب آسیب های مادی به وسایل دیگر افراد بوده است . واقعیت این است که این روزها اتفاقات متعددی در حال وقوع است و به قول یکی از کاربران «‏در چهار ساعت به سرعت موشک های بالستیک تا مرز جنگ رفتیم، حوالی تهران با یک هواپیما سقوط کردیم و در برازجان زیر آوار زلزله ای پنج ریشتری ماندیم. به یاد یکی از کابوس های تکرارشونده قدیمی ام افتادم: بین دو دیوار بودم که آرام آرام به هم نزدیک می شدند و من راه گریزی نداشتم.‏ به مدت چند ساعت، آنها که بیدار بودند و اخبار را می خواندند، اطمینان پیدا کردند جنگ ایران و آمریکا آغاز شده است. باید باور کرد: «زندگی به همین راحتی تموم میشه، سخت نگیریم و لذت هاش ، شادیاش و فرصت مصاحبت با عزیزانمون رو مغتنم بشماریم!».