آرشیو چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۸، شماره ۴۵۶۹
صفحه اول
۱
سرمقاله

اهرم فشار امریکا

دکتر علی بیگدلی

روز گذشته دونالد ترامپ رییس جمهور امریکا در نشست اقتصادی داووس سوییس سخنرانی کرد. هرچند سخنرانی او با انتقادات بسیار زیادی همراه بود اما این نوع نگاه و سخنرانی او را می توان بخشی از سبک و شیوه امریکایی دانست. در این زمینه یک مثال تاریخی وجود دارد.

هنگامی که نیکسون رییس جمهور سابق امریکا برای اولین بار بنا به دعوت چوئن لای به چین رفت نشان داد دیدگاه امریکایی نسبت به مسائل تا چه حد متفاوت است. هنگامی که نیکسون با مائو رهبر چین دیدار کرد، در طول این دیدار مائو یک بار هم در چشمان رییس جمهور امریکا نگاه نکرد. هنگامی که نیکسون به فرودگاه نظامی فرانکفورت برای توقف رسید، خبرنگاران از او درباره اینکه مائو در چشمان شما نگاه نکرد پرسیدند، او گفت که من برای نگاه مائو به چین نرفتم بلکه برای جمعیت 850میلیون نفری چین به این کشور رفتم. این نوع نگاه امریکایی ها به شکل بازاریابی است. به خصوص اینکه با خلقیاتی که دونالد ترامپ دارد این نوع رویکرد کاملا با او همخوانی دارد. او حتی پیش از سفر به داووس نیز اعلام کرد که به دنبال موقعیت های جدیدی هستم تا فضای تجاری امریکا بهبود پیدا کند. بنابراین ترامپ عنوان کرد که به دنبال مذاکره با سایر کشورهای برای ارتباطات تجاری و اقتصادی بیشتر است. نوع نگاهی که ما به دنیا داریم با نوع نگاه امریکایی ها کاملا متفاوت است. به خصوص اینکه جمهوری خواهان امریکایی کاملا نگاه متفاوتی به معادلات جهانی دارند و بخش عمده دیدگاه آنها مالی است و از این چارچوب به جهان نگاه می کنند. به خصوص اینکه آیین پروتستان امریکایی پولدار شدن را راهی برای نزدیکی به خدا می داند. بنابراین ترامپ به دنبال آن است که شرکای جدیدی داشته باشد و نگاه آنها کاملا مالی و تجاری است بنابراین نمی توان با برداشت معمول به دیدگاه و سخنرانی های دونالد ترامپ به عنوان یک تاجر نگاه کرد. حتی در شرایطی که موضوع اصلی نشست بحث تغییرات اقلیمی بوده است اما ترامپ چندان به آن توجهی نکرده است. ولی واقعیت آن است که اگرچه به نوع نگاه ترامپ انتقادهای فراوانی حتی از سوی اروپایی ها وجود دارد، ولی ترامپ در عملکرد خود به هیچ عنوان اخلاق پذیر نیست. حتی نمی خواهد در چارچوب قوانین بین المللی قرار گیرد. زیرا ترامپ هم تربیتی در چارچوب مالی داشته است و هم اینکه اهدافش این مسیر و رویکرد را توجیه می کند. بنابراین اگر حتی اروپایی ها نخواهند با دونالد ترامپ همکاری کنند و حتی مخالف رویکردهای او باشند، اما در نهایت در مقاطع حساس آنها را مجبور می کند که از لابی ترامپ و امریکا تبعیت کنند. نمونه این شرایط را نیز در موضوع برجام دیدیم. متاسفانه وضعیت اقتصادی دنیا روزهای خوبی را پشت سر نمی گذارد. در سوی دیگر دونالد ترامپ توانسته به نوعی وضعیت اقتصادی امریکا را بهبود ببخشد.بنابراین دونالد ترامپ تنها تلاش می کند بازار بهتری را برای امریکایی ها به دست آورد. این در حالی است که بازار و وضعیت اقتصادی اروپا به عنوان شریک اصلی تجاری امریکا وضعیت مناسبی ندارد. در سوی دیگر هرچند چینی ها علاقه ای به رویکرد و اقدامات ترامپ نداشتند اما در نهایت پس از یک سال جنگ تجاری دو طرف به یک توافق رسیدند و سیاست تعرفه ای امریکایی ها در بحث جنگ تجاری چین نیز موفق عمل کرد. همین شیوه را نیز در قبال اروپا پیاده کرده است. امریکایی ها معمولا در طول تاریخ سعی کردند به این شیوه کار خود را پیش ببرند. امریکا سعی می کند حتی با اهرم های نظامی و تجاری، به اهدافی که در اقتصاد مد نظر دارد دست پیدا کند. این اهرم اصلی امریکا است تا بتواند دستاورد اقتصادی سرشار داشته باشد. در این بحث نیز با سیاست های تعرفه ای توانسته چین را به نوعی مجبور کند تا در چارچوب سیاست های اقتصادی امریکا قدم بردارد. از همین رو هرچند که دونالد ترامپ به لحاظ دیدگاه و رویکرد در جهان مورد قبول نیست و حتی ممکن است در یک مکانی نیز به سخره گرفته شود اما واقعیت آن است با توان اقتصادی که امریکا در دست دارد در کنار اهرم نظامی سعی می کند سیاست های خود را به کرسی بنشاند.