آرشیو دوشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۸، شماره ۵۵۹۱
صفحه آخر
۲۰
خودنویس

در باب آرایش غلیظ جنگی امبرخاتون

حامد عسکری

الیوم که به شکستن لبه نان و لقمه کله گربه ای گرفتن از املت عمل دست میزیعقوب آشپزباشی و هورت کشیدن چای لاهیجان مشغول  بودیم،راپورت رسیده گویا اکتور اعظم ینگه دنیا میرزاجانی خان دپ مورد خشم و غضب متعلقه نامحترمه سرکارعلیه امبرهرد قرار گرفته و تعب الم فراوان دست داده است . یاد کردیم از همین چندی پیش که امبردخاتون گویا در بوق و کرنا کرده که آی خلایق چه نشسته اید که این مردک هیز فلان فلان شده دست بزن دارد و زده من طفل معصوم را کبود و نیلی کرده و بیایید احقاق حق کنید .

جمع نسوان سایر ممالک گویا کاغذ نبشته اند در حمایت از ایشان که : بفرما مردها همه سر و ته یک کرباسند و فرقی نمی کند در کجا معاش کنند و هرجا باشند همین آش است و همین کاسه... لکن در فقره این حقیقت که ماه پشت ابر نمانده و حقیقت آشکار خواهد شد و حی لایموت یاور مظلومان است میرزا جانی خان دپ خان مزد دندان بر جگر گذاشتن را گرفته و تشت رسوایی امبرد خاتون بر زمین اصابت کرده است . درست است که امبرد خاتون الحق و الانصاف صاحب جمال بسیار نیکو می باشند. لکن اخلاق بر همه چیز اولویت داشته و  همسر بی اخلاق تو بگو حورالعین بهشتی، نمی شود در کنارش زندگانی کرد . بمیریم برای دل میرزاجانی دپ خان که چه ها که نکشیده . راپورت آمده همین بانو امبر، انگشت جانی دپ خان را مقطوع کرده و سیگار بر گونه وی خاموش کرده و رویم به باغ گل رویم به دیوار در تخت خواب جناب دپ هم تغوط و خرابکاری شماره دو کرده اند.اگر همان روز جانی جان به سفارش مادر  توجه کرده بود و دخترخاله یا دخترمنیرخانم  که کوچه بالای مک دونالد زیربازارچه را می گرفتند الیوم این نبود  اوضاعش  شش تا بچه داشتند و یک ال نود و شب ها هم می رفتند  خیابان سی تیر نیویورک فلافل می خوردند و از زندگانی خویش حظ وافر می بردند. جناب ما به شدت از این عمل جنایتکارانه سرکارخانم امبر ابراز تنفر کرده و ایشان را محکوم کرده و از قوه عدلیه بین المللی خواستاریم هر چه سریع تر به جنایات این شکنجه گر دل فریب خاتمه دهند. زیاده فرمایش نداریم.