در آیینه و خشت...
کمرنگ بریز بابا جان...ها به عرضم می رسی؟ طاعون که اومده بود، شهر شده بود شهر مرده ها. خوراک گیر نمی اومد. همه از هم فراری بودن. خدا رحمی، ما زنده موندیم. هر کوچه ای رد می شدی ناغافل می دیدی لبای چوبی یه دری وا می شد و یه طاعونی از بین لب های در تف می شد روی کوچه و چارتا دست و پا می زد و خلاص... من صغیر بودم... دستت درد نکنه اون قندونم بده. چشمام نمی بینه یه دوسه تا کوچک شو سوا کن من باچایی ام بخورم.
اینگلیسای نامرد، هرچی آذوقه بود جمع کرده بودن. انبار کرده بودن. قرآن در بین ما، کاهگل خشک می ریختیم تو آب خیس بخوره. خاکش می رفت ته و کاهش می اومد روی آب. با الک کاه رو جمع می کردیم. می ذاشتیم برآفتاب خشک که می شد، می دادیم دادا... آسیابون آرد می کرد می زدیم تنگ آرد جو که بتونیم ته بندی کنیم.
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.