زرنگ باش پسر
میگفت توی زیارت زرنگ باش. گفتم چه جوری؟ گفت چه جوری زیارت میکنی؟ گفتم: سلام میدهم، زیارتنامه میخوانم، خلوت میکنم. گفت: از کجا مطمئنی حاجتت را میدهد؟ گفتم:حاجت را که ببیند و حس کند لازم دارم،میدهد.گفت:پدر مادر خودشان خوراکی میخرند برای بچه، ولی اینکه بچه ازشان بخواهد، یک کیف دیگری دارد.گفتم منظور؟گفت:لذت حاجت بردن چی؟گفتم حق باتوست.گفت زرنگ باش ... گفتم چه جوری؟گفت حرم که رفتی اول اذن بگیر،خود آقا را زیارت کن و حرف بزن. بعد چندخط روضه جدش حسین علیه السلام را بخوان و بعد ثوابش را هم نخواه. بگو ثواب روضه شاه کربلا پیشکش به محضر مادرتان... بعد خودشان میدانند چکار کنند.گفتم چه جوری؟گفت این خانواده که زیر دین ما نمی مانند،زیر دین هیچکسی نمی مانند. روضه خودش ثوابش از حدو حصر دنیایی ما خارج است.حالا فکر کن این روضه را برای معصومی بخوانی که کرمش از حدوحصر خارج است و بعد این ثواب روضه خواندن برای معصوم را بی خیالش بشوی و هدیه کنی به محضر مادرشان ... چند ضربدر چند میشود ؟ ببین چه انفجاری میشود توی ماشین حسابهای دنیایی ما ... تعریف ما آدمها از زرنگ بازی معمولا تعریفی منفی و نامقبول است،ولی در این فقره دیدم خیلی درست میگوید .
آقاجان ... من الان که دارم این کلمهها را مینویسم، همهاش بغضم. چندساعت دیگر باید راه آهن باشم .بلیتم پر شالم بود و به دلایلی نمیتوانم بروم ... امروز روز زیارت مخصوص شماست و من اینجا دارم بال بال میزنم که مشهدتان نیستم. بنشینم جای همیشگی در ایوان مقصوره و زل بزنم به گنبدتان و آخرین شعرهایم را بخوانم و درد دل کنم. میگویند اربعین را شما باید امضا کنید. حرم خودتان هم که بسته است.هرچند حرم شما اداره نیست که وقت اداری داشته باشد، ولی ما آدمهای زمینی عادت کرده ایم. ما اربعینمان را در خانه که ببریم که امضا کند؟ نکند جاده نجف-کربلا خالی بماند.به خدا دشمن شاد میشویم. این کرونا به اشاره پلک شما از بین میرود . دست بجنبانید آقاجان.داریم میمیریم.