آرشیو سه‌شنبه ۲۱ امرداد ۱۳۹۹، شماره ۷۴۱۶
ایران قرن
۱۶

تلاش برای اصلاحات اجتماعی و شهری

جمع آوری گدایان شهر

سال 1329 از دوران طوفانی تاریخ معاصر ایران است؛ سالی که با شروع به کار مجلس شانزدهم و شکل گیری یکی از نیرومندترین اقلیت های تاریخ مجلس به رهبری دکتر مصدق آغاز شد و با ملی شدن صنعت نفت در آخرین روز سال به پایان رسید. اما یکی از جنجال های اصلی سال 1329 بخصوص نیمه اول آن انتخاب حاجعلی رزم آرا به نخست وزیری بود؛ فرمانده نظامی که نه محمدرضاشاه دل خوشی از انتخابش داشت، نه جبهه ملی و نه آیت الله کاشانی. او 5 تیر از سوی مجلس به نخست وزیری انتخاب شد و محمدرضاشاه هم او را به نخست وزیری منصوب کرد. اما جدای از قصه های سیاسی؛ رزم آرا که یک ارتشی بود با انتخاب به عنوان نخست وزیر به فکر سرو سامان دادن به وضعیت نظم عمومی در شهر افتاد. جنگ جهانی دوم به جمعیت گدایان شهر بسیار افزوده بود و در هر گوشه و کناری افرادی مشغول تکدی گری دیده می شدند. از طرف دیگر بخشی از تکنولوژی های شهری همچون اتومبیل و اتوبوس در شرایطی به زیست شهری اضافه شده بود که همچنان مشکلاتی در قوانین شهری و استفاده از این امکانات دیده می شد. از همین رو رزم آرا در مرداد سال 1329 تصمیم گرفت قوانینی برای بهبود وضعیت اجتماعی تدوین کند و با انجام اقداماتی در جهت سامان دادن به شرایط قدم بردارد. او یازدهم مرداد در حکمی به شهربانی دستورداد گدایان و خیابان خواب های تهران را جمع آوری و در باغ امین آباد ساکن کنند. روزنامه «داد» روز 12 مرداد با پوشش این خبر نوشته است: «از ساعت شش صبح دیروز ماموران به کمک کامیون های ارتش شروع به جمع آوری کلیه مستمندان و متکدیان نمودند و تا ظهر دیروز 1200 نفر جمع آوری و به باغ امین آباد که جهت آنها اختصاص داده شده، اعزام گردیدند. در باغ امین آباد نام آنها در دفاتر ثبت و اوراق جیره بندی میان آنها توزیع و مرد و زن و کودک را در محل های جداگانه جای دادند. به هریک از مستمندان روزی دو کیلو نان و چهار ریال وجه نقد داده خواهد شد که مایحتاج خود را از فروشگاهی که در آنجا وجود دارد خریداری کنند و به هریک، یکدست لباس داده می شود.» همچنین روزنامه کوشش در یادداشتی با پرداختن به موضوع جمع آوری گدایان شهر و استقبال از آن، نوشته است: «دولت برای جمع آوری ولگردان و گدایان شهر دست به اقدامات اساسی زده است، به طوری که می دانیم یک هیات تعاونی از معتمدین محلات تهران تشکیل شده و بزودی اساسنامه آنها از تصویب خواهد گذشت. دولت می خواهد با وضع عوارضی بر اشیای تجملی محل درآمدی برای نگهداری مستمندان حقیقی تهیه و در دسترس هیات تعاونی بگذارد.» در بخش دیگری از این یادداشت پیشنهاد شده به افرادی که از سطح شهرها جمع آوری می شوند «با ایجاد مدارس فنی» آموزش داده شود، البته نویسنده این یادداشت چندان امیدوار به اثرگذار بودن قوانین و اقدامات دولت نیست و در بخش پایانی مطلب خود می نویسد:«دولت باید مطابق قانون و آیین شریعت اعلام نماید که تکدی گری ممنوع است. البته برای آن دسته و طبقه مردمی که چند قرن پشت سرهم به آسودگی دور زده یا در کوچه نشسته با مشاغلی که حس عطوفت و رافت مردم را تحریک کرده و تحصیل معاش نموده؛ خیلی مشکل است به این زودی حاضرشوند که از شغل ولگردی که به قول خوشان می گویند:«گدایی کن تا محتاج خلق نشوی» صرف نظر کنند.»

علاوه بر حکم جمع آوری گدایان، رزم آرا 12 مرداد با صدور دستوری مردم شهر را موظف کرد که برای سوار شدن به اتوبوس ها در صف های منظم بایستند و روز 13 مرداد هم قانونی را وضع کرد که طبق آن بوق زدن اتومبیل ها در تهران و شهرهای دیگر ممنوع شد. در آن سال ها و در شرایطی که استفاده از اتومبیل هر روز به وسیله ای عمومی تر بین مردم تبدیل می شد؛ بوق زدن زیاد در حال تبدیل شدن به یک ضد فرهنگ شهری بود و صاحبان ماشین برای هر کاری از بوق استفاده می کردند تا جایی که در مصوبات شهری دهه 20 و روزنامه های آن زمان به دفعات مطالبی درباره بوق زدن زیاد اتومبیل ها در شهر و داشتن بوق های نامتعارف نوشته شده است.