آرشیو شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹، شماره ۴۷۶۳
جامعه
۱۳
خاکستری

گذشته...

آرش مومنی

بسیاری اوقات به خودم می گویم، کاش می شد، همه چیز را فراموش می کردیم. شاید فراموش کردن بهترین راه برای گذر از گذشته ها باشد. همگی ما یا بهتر بگویم بیشترین ما، در آرزو و حسرت گذشته هستیم و اینکه به گذشته برگردیم و یک جورایی جبرانش کنیم. اما به خود می گویم، کاش هیچ گاه اتفاق و روزگاری تلخ نبود که بخواهیم، دوباره به گذشته برگردیم و درستش کنیم یا دلتنگش شویم و غصه پشت غصه و هزاران هزار بغض نترکیده و غمباد و غمباد...

شاید سخت تر از تلخی های معمول و مرسوم زندگی و البته خود زندگی، این گذر و فراموش کردن گذشته، سخت ترین کار دنیا باشه. درد هم اونجاست که همین گذشته و خاطرات ما، گاهی چون فانوس هایی کوچک در اعماق تاریک دل و ذهن، سوسو می زنند و قصه زندگی رو پرغصه تر می کنند و شگفتا که توان خاموش کردن شان هم نیست. گویا فراموش کردنی هم در کار نیست، تنها راه چاره همین هست که با آنها ور نرویم و قبول شان کنیم و زندگی مان را ادامه دهیم، چون هیچ چیز فراموش نمی شود و فقط مدتی پنهان می شود. چه خوب بود همیشه پنهان می ماندند... .