آرشیو پنجشنبه ۸ آبان ۱۳۹۹، شماره ۹۸۹۷
صفحه آخر
۱۲

معراج السعاده

(91)

مرتبه سوم: حق الیقین است و آن عبارت است از این که میان عاقل و «معقول» وحدت معنویه و ربط حقیقی حاصل شود، به نحوی که عاقل، ذات خود را «رشحه ای» (29)از رشحات فیض معقول و مرتبط به او بیند و آنا فانا اشراقات انوار او را به خود مشاهده نماید مانند یقین کردن به وجود آتش به داخل آن شدن و رسیدن به این مرتبه موقوف است به مجاهدات شاقه و ریاضات قویه صعبه و ترک رسوم و عادات و قطع ریشه شهوات و بازداشتن دل از خواطر نفسانیه و افکار ردیه شیطانیه و پاک نمودن خود از کثافات عالم طبیعت ناهنجار و دوری از علایق و زخارف دنیای غدار.

در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن       شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

و کیف تری لیلی بعین تری بها                سواها و ما طهرتها بالمدامع

و تلتذ منها بالحدیث و قد جری             دیث سواها فی خروق المسامع

او را به چشم پاک توان دید چون هلال            هر دیده جای جلوه آن ماه پاره نیست

بلکه یقین حقیقی نورانی خالی از ظلمات شک و وهم و «شوایب»اگرچه در مرتبه اول باشد به محض فکر و استدلال حاصل نمی گردد بلکه حصول آن به تصفیه نفس از کدورات اخلاق ذمیمه منوط و حصول آن به ریاضات و مجاهدات مربوط است. بلی آئینه دل را تا از زنگ عالم رسم و عادات و غبار خطه طبیعت صیقل ندهی قبول صور حقایق اشیا نمی کند و مقابله میان او و عقل فعال که محل صور جمیع حقایق است دست ندهدو تا حایل و موانع حاصله از علایق دنیویه از میان بر طرف نشود و صور موجوده در آن در آنجا منعکس نگردد و اگرنه این بود که زنگ کدورت معاصی و اخلاق ذمیمه آئینه نفس را تار و موانع و علایق و عادات حایل میانه آن و عالم انوار نشده بود هر نفسی به حسب فطرت، قابل معرفت حقایق ملک و ملکوت بودی و از این جهت است که خداوند عالم آن را از میان سایر مخلوقات برگزید و او را محل امانتی که سموات و ارضین و جبال از تحمل آن امتناع نمودند گرداند.