آرشیو سه‌شنبه ۴ آذر ۱۳۹۹، شماره ۵۸۱۱
صفحه آخر
۱۲
خود نویس

داماد امپراتور بیزانس

حامد عسکری (شاعر و نویسنده)

 روز پنجشنبه هشتم ربیع الثانی سال232 بود که مردم مدینه به امام جواد(ع) و حدیثه خانم تولدش را تبریک گفتند. کم کم رشد می کرد و می بالید. رنگ چهره گندمگونی داشت با چشمانی درشت و سیاه. زیبارو بود و به قاعده قامتش معتدل و اندامش متناسب. با آن که جوان بود، بزرگان قریش و دانشمندان زمان خود را تحت تاثیر و نفوذ قرار می داد. بخش زیادی از عمر شریف و کوتاهش را در پایگاه نظامی سامرا در حصر بود. امام اما حضور فیزیکی اش پر از برکت است و تماشای یک نگاهش دل از آدم می برد اما در همان منطقه حفاظت شده نظامی هم می توانست هدایت و راهبری امتش را به عهده داشته باشد.

نامه نگاری ها و سفارش های مکتوبی که از ایشان موجود است گواه این مدعا است. تاریخ می گوید دختر پادشاه روم همسرش شد و امام ما داماد امپراتور بیزانس است. یعنی دنیایی و با حساب کتاب خودمان هم که بخواهیم حساب کنیم، حکومت جهانی هم سهم و حق مهدی اوست. امامی که عمر کوتاهی داشتند و بر اثر کثرت محدودیت ها حتی موفق به زیارت خانه خدا نشدند و حج تشریف نبردند را کم می شناسیم. آنقدر کم که خود من هم برای نوشتن این ستون چند صفحه ای مطالعه کردم و از محفوظات چیزی نداشتم که بنویسم. اول از همه برای خودم زشت است که پدر امام زمانم را در همین حد می شناسم و از طرفی دیگر، این حوزه خالی مانده و مغفول دست نویسندگان و پژوهشگران با ذوق و سواد را می بوسد. فردای قیامت یا قبلش ظهور طوری نشود که شرمنده پسرش باشیم و از نشناختن و معرفت نداشتن به این امام غریب سرمان پایین باشد. دنیای امروز بیش از هرچیزی به شناخت معارف این خانواده نجیب و نجیب زاده نیاز دارد؛ خانواده ای که رسالتش هدایت بشر است به سمت نور و بشر چقدر این طایفه مهربان را رنجانده است. آقای امام حسن عسکری نازنین، ما را ببخشید که شما را کم می شناسیم. تولدتان مبارک!