آرشیو پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹، شماره ۵۰۴۳
فرهنگ و هنر
۲۱
نامه ها

نامه های مشهور: پابلو نرودا به آلبرتینا رزا

پنج ساعت از سرما لرزیدم

دنیای اقتصاد : پابلو نرودا سیاستمدار و شاعر شیلیایی برنده جایزه نوبل ادبیات در زندگی با خیلی ها مکاتبه داشت. به واسطه شغلش به سیاستمداران نامه های سیاسی می نوشت و به خاطر دلبستگی اش به ادبیات با نویسندگان و شاعران مشهور دنیا با نامه مکاتبه می کرد. در این میان نامه های عاشقانه این شاعر هم بسیار مشهور است. از او صد و یازده نامه عاشقانه به یادگار مانده که به آلبرتینا رزا نوشته و امیدوار بود با او ازدواج کند ولی رزا تصمیم دیگری گرفت.نرودا در خاطراتش از این ماجرا زیاد حرف زده و مشخص است که این اتفاق در زندگی او بسیار تاثیرگذار بوده است. این نامه ها سال ها پیش در کتابی با عنوان «نامه های عاشقانه پابلو نرودا به آلبرتینا رزا» با ترجمه ابوذر آهنگر منتشر شده اند. یکی از نامه های این کتاب را می خوانید:

برایت، ای کوچولوی من، از چه چیزی تعریف کنم که سرگرم شوی؟ الان شب است و من خوشحالم، خوشحال. تنها در خانه، در خانه خودم، که مثل یک برج پر از پنجره است که من از میان آنها به شب پر از ستاره نگاه می کنم. خیلی از سفری که آن قدر هم پر ماجرا بود، خسته نیستم. من را نیمه شب پشت قسمت بارگیر یک ماشین بارکش پنهان کردند و من پنج ساعت تمام آنجا از سرما لرزیدم. بعد هم یک ماشین درجه سوم. نه شاهانه. هر طور بود رسیدم. تمام بعد از ظهر را در خیابان هایی که اغلب آنها را دیده بودم، پرسه زدم. به اطراف و اکناف هم سرکشی کردم و دسته گل بنفشه بزرگی هم با خودم آوردم. آنها آن قدر زیبا هستند که فقط لیاقت تو را دارند. واقعا تماشای این چمنزاران سبز، احساس کردن تپه هایی که در اثر مه شبانه تاریک شده اند و احساس کردن من، من من، آزاد از هر سبک سری، پر جنب و جوش و تنها، باشکوه است. آخ، کاش بودی، آلبرتینا. کاش الان اینجا بودی و مقابل حرارت زغالی که مرا گرم می کند، می نشستی، کاش با آن چشم های غم زده ات و با سکوتت که مورد پسند من است، این جا بودی. کوچولو بیا! یا لااقل به من فکر کن.