آرشیو پنجشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۹، شماره ۲۲۶۷۸
اخبار کشور
۱۱

تقدیم به شهیدپروران سرزمین پاکم ایران

از مادر برایم سخن بگو...

سید ابوالحسن موسوی طباطبایی

قامتش جبل رحمت است و قلبش آتشکده طور.

نگاهش به آفتاب بادیه عرفات می ماند و مهر وجودش به هرم سرزمین بطحا. تنگ آغوشش وادی ایمن است و زمزمه لالایی اش ترنم زمزم عطوفت.

رواق چشمانش میقات انتظار است تا شاید در سراپرده حضرتش، احرام تمنا ببندی و از معبر نگاه آتشینی که هیچ از تو دریغ نداشته به حریم کعبه قلبش بار یابی، آنگاه کودک جانت از مروه بی قراری تا صفای آغوش گشوده اش هروله کند.

او که خطوط کتاب رخساره اش، قصه گوی فصل های بلند محنت و تیمار و شکیب است و شانه هایش نیز بردبارترین...، تبسمش اما فیضان آبشار عشق است که از فراز قله های امید، دشت عطشناک جانت را غرقه بی نیازی و سرشار از طراوت می سازد.

دلت اگر از سنگ هم باشد نگاهش عصای موسی است که از نهانخانه قلبت چشمه های رافت و مهر جاری می کند. گویی سرشتش نه از این خاک، که تربتی بهشتی ست آمیخته با آبی از چشمه زیر عرش یا شاید از شبنم نشسته بر پیکره نازک فرشتگان.

رخ نهادن بر قدمش، کام صدیقان و مرام صالحان است و بوسه بر پایش چون بوسیدن عتبه بهشت.

دستان مهربانش به اعجاز محبت چون نهال طوبی، پیوسته بارور است و عطر امید و حیات می پراکند و آن هنگام که بر سحاب سجاده می نشیند و مرکب نیایش به قلمرو ملکوت می راند، دستانش رشته پیوند به آسمان و میان بری است به سوی خداوند.

آرامشش را مبین که جهانی از شور در کالبد دارد؛ او سراپا طوفان عشق، باران احساس، شرار تمنا و جوشش آرزوست. او تجسم رحمت، آیت شفقت، نماد ایثار، سرچشمه وفا و مظهر صدق و بی رنگی است.

خدای حکیم وی را نمودی از مهر خود قرار داده و نام او را در جوار نام خود و خدمتش را قرین طاعت خود فرموده است. آری مادر خلیفه رحمت خداست بر زمین.

مادر، شورانگیزترین واژه و مظهر نام «رب» و تمثیل اسمای الهی «ودود» و «عطوف» است. رشحه ای ست از «رحمت» حق و بارقه ای از «حنان» پروردگار.

مادر، ارمغانی الهی، نعمتی شایان و قندی ست نامکرر.