آرشیو یکشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۰، شماره ۷۸۳۷
صفحه آخر
۲۴
پیشنهاد

«ناشناس» بهتر است

پژند سلیمانی (نویسنده)

مجموعه را که جمع کردم تازه به صرافت چاپش افتادم. قبلش حتی بهش فکر هم نکرده بودم. اسمش را همنام داستانی از مجموعه به نام «فوری فروشی» گذاشتم. چند تا از داستان هایش جایزه برده بودند، حتی به زبان های دیگر ترجمه شده و در مجلات ادبی خارج از کشور به چاپ رسیده بودند. از آنجایی که دوست داشتم از فیلتر انتخاب اثر توسط ناشر عبور کنم، نمی خواستم با انتشارات خودم به چاپ برسانم. یادم است که دو سال پیش با نشر نیماژ صحبت کردم و قرار شد کتاب را برایشان بفرستم. خوشبختانه مجموعه را پسندیدند و زود کار به قرارداد کشید. مثل همیشه و همین الان در ویرایش آنقدر وسواس داشتم که تا روزهای آخر هم باز داستانی را از مجموعه بیرون کشیدم و انداختم آن طرف. حس می کردم هنوز جای کار دارد. این وسواس وقتی بیشتر سراغ آدم می آید که مهر تایید ناشر پای کار می خورد و دیگر مطمئن می شوی که کتابت بزودی در دست مخاطب قرار خواهد گرفت. نیماژ واقعا همراهی ام کرد. در هیچ کدام از مراحل، پشتم را خالی نکرد. اسم را هم با هم به توافق رسیدیم. من «فوری فروشی» را دوست داشتم اما حالا که فکر می کنم چه خوب شد نام داستان «ناشناس» را روی مجموعه گذاشتم. بهتر است. پرمعناتر و عمیق تر. چیزی که در ذهنم مدام زنگ می زد و حساسیتم را بیشتر می کرد: «بهترین خودم» بود. در تمام مراحل ویرایش که در چند مرحله انجام شد، از خودم می پرسیدم: «آیا این مجموعه بهترین امروز من است؟» و این بیشتر برآشفته ام می کرد.

حالا می توانم بگویم مجموعه داستان «ناشناس» بهترین داستان کوتاه های این چند سال من است و با عشق منتظر بمانم که دوستداران ادبیات بخوانند و نظرشان را روی چشم بگذارم.

ناشناس

پژند سلیمانی

نیماژ