آرشیو سه‌شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۱، شماره ۲۳۰۶۵
معارف
۷

فراموشی اختیاری و غیراختیاری

فراموشی حالتی است که می تواند ارادی و اختیاری باشد یا غیر ارادی و غیر اختیاری.

برطبق آموزه های اسلامی، فراموشی غیر ارادی و غیر اختیاری ، مشکل آفرین نیست و کسی بدان مواخذه و مجازات نمی شود؛ از همین رو جزو موارد نه گانه ای شمرده شده که رفع القلم (عدم مواخذه) بر آن نقش بسته است؛ چنان که پیامبر(ص) می فرماید:رفع عن امتی تسعه: الخطا، والنسیان، وما اکرهوا علیه، وما لا یعلمون، وما لا یطیقون، وما اضطروا إلیه، والحسد، والطیره، والتفکر فی الوسوسه فی الخلق ما لم ینطق بشفه؛ مسئولیت نه چیز، از امت من برداشته شده است: خطا، فراموشی، آنچه بدان مجبور شوند، آنچه نمی دانند، آنچه از توانشان بیرون است، آنچه بدان ناچار شوند، حسادت، فال بد زدن، و تفکر وسوسه آمیز در آفرینش، تا زمانی که به زبان آورده نشود.(الخصال، شیخ صدوق، ص 417، ح 9؛ بحار الانوار، ج 5، ص 303، ح 14)

البته باید توجه داشت با توجه به احادیث دیگر، قید «ما لم ینطق بشفه»؛ یعنی «تا زمانی که به زبان آورده نشود» قید برای سه گانه حسادت و فال بد زدن و تفکر وسوسه آمیز است؛ یعنی مسئولیت حسادتی برداشته شده که به مرحله ظهور نرسیده باشد؛ چنان که این حدیث با بیانی دیگر این گونه بیان شده است: وضع عن امتی تسع خصال: الخطاء، و النسیان، و ما لا یعلمون، و ما لا یطیقون، و ما اضطروا إلیه، و ما استکرهوا علیه، و الطیره، و الوسوسه فی التفکر فی الخلق، و الحسد ما لم یظهر بلسان او ید؛ تکلیف و مسئولیت نسبت به نه خصلت، از امت من برداشته شده است: خطا، فراموشی، آنچه نمی دانند، آنچه توانش را ندارند، آنچه بدان ناچارند، آنچه به زور بدان وادار می شوند، فال بد زدن، وسوسه تفکر در آفرینش و حسادت تا زمانی که به زبان یا دست، آشکار نشود.(کافی، ج 2، ص 463، ح 2)

پس فراموشی غیر ارادی و غیر اختیاری از مواردی است که مواخذه ندارد؛ از همین رو حضرت موسی(ع) جوان همراهش را به سبب نسیانی که شیطان ایجاد کرده، مواخذه نمی کند(کهف، آیه 63) و همچنین از خضر(ع) می خواهد تا او را به خاطر فراموشی مواخذه نکند(کهف، آیه 73) و نیز ما از خدا می خواهیم در مواردی که خطا و نسیانی از این جنس باشد، ما را مواخذه نکند.(بقره، آیه 286)

اما اگر خود انسان به سبب عدم اهتمام به امری، موجبات فراموشی را فراهم آورد، هرچند که این نسیان نیز به یک معنا غیر ارادی است، اما خود شخص آن را موجب شده است؛ چنان که گفته می شود: الاضطرار بالاختیار لاینافی الاختیار؛ کسی که خود را به اختیار در ضرورت انداخته، باید پاسخگوی امر اختیاری باشد؛ زیرا خودش رفته روی لبه و شرایط سقوط را رقم زده و حالا سقوط کرده است. 

همچنین کسی که به سبب عدم اهتمام و سهل انگاری چیزی را فراموش می کند و علمی را به دست فراموشی می سپارد، باید پاسخگوی انتخاب اختیاری و ارادی خویش باشد؛ از همین رو خدا می فرماید: همان طور که نشانه‏ های ما بر تو آمد و آن را به فراموشی سپردی، امروز همان گونه فراموش می شوی.(طه، آیه 126) یا می فرماید: و گفته شود: همان‏گونه که دیدار امروزتان را فراموش کردید، امروز شما را فراموش خواهیم کرد و جایگاهتان در آتش است و برای شما یاورانی نخواهد بود(جاثیه، آیه 34)؛ زیرا با سرگرم شدن به زندگی دنیوی ، زندگی اخروی را به دست فراموشی سپرده اند(همان، آیه 35) و همچنین می فرماید: پس به سزای آنکه دیدار این روزتان را فراموش کرده و از یاد بردید عذاب را بچشید؛ ما نیز امروز فراموشتان کردیم و به سزای آنچه انجام می دادید عذاب جاودان را بچشید.(سجده، آیه 14)

بنابراین، اگر در حدیث آمده که «آفه العلم، النسیان؛ آفت علم فراموشی است»(تحف العقول، ص 6) مراد همان نسیان ارادی و اختیاری است که انسان با عدم به کارگیری و عدم اهتمام به علمی آن را به دست فراموشی می سپارد؛ نه آن مواردی که در اثر بیماری و حالت خلقتی و غیر ارادی به فراموشی می رود.