آرشیو یکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲، شماره ۱۰۵۹۶
صفحه آخر
۸

آیا هوش مصنوعی می تواند بار کار را از دوش انسان ها بردارد؟

نمایی از انسان های عصر هوش مصنوعی

گروه فرهنگی : وال - ای شاید یکی از معدود تولیدات هالیوود است که رویکرد فن هراسی و فن پرستی را با هم دارد. در آن هم می توان نابودی زمین بر اثر تجمع و تراکم تکنولوژی و حکمرانی آن را دید و هم سرمستی و خوشبختی و رفاه مادی انسان ها؛ در زمانه ای که ربات ها، ماشین ها و ابزار برای آدمی کاری به جز لذت بردن نگذاشته اند. این صرفا یک تخیل کودکانه نیست. بلکه می تواند به عنوان یک سوال فلسفی، آینده پژوهانه و روانشناختی نیز مطرح شود. آیا با گسترش هوش مصنوعی که اکنون جلوه های مولد آن را در چت بات هایی همچون چت جی پی تی می بینیم، می تواند مولفه کار را از اجتماع حذف کند و کار که پیشران اقتصاد جامعه است را از روی دوش انسان بردارد؟ در این صورت، به راستی انسان چه می کند؟ این همان بهشت موعودی است که انسان در آن تنها به لذت بردن می پردازد؟

اکونومیست در گزارش تازه ای این سوال فلسفی، فرهنگی و اجتماعی را از دریچه اقتصاد پاسخ می دهد و می نویسد: «در «وال-ای»، فیلمی که در سال 2008 منتشر شد، انسان ها در جایی زندگی می کنند که می توان آن را دنیای کمونیسم لوکس کاملا خودکار توصیف کرد. ربات های باهوش مصنوعی که اشکال شگفت انگیز متنوعی دارند، مسئول تمام کارهای مولد هستند. مردم چاق می شوند، روی صندلی های راحتی شناور می شوند و تلویزیون تماشا می کنند. مجموعه «فرهنگ» نوشته ایین ام. بنکس، رمان نویس اسکاتلندی، فراتر می رود و دنیایی را در نظر می گیرد که در آن هوش به اندازه ای قدرتمند شده است که فوق هوشمند باشد - بسیار فراتر از هر چیزی که اکنون قابل پیش بینی است. این کتاب ها به ترتیب مورد علاقه جف بزوس و ایلان ماسک، روسای آمازون و تسلا هستند. در دوران حاکمیت هوش مصنوعی انسان ها به هنر روی می آورند، فرهنگ های جهان پهناور را کاوش می کنند و به لذت های مطلقا لذت بخش می پردازند. چنین داستان هایی ممکن است دور از ذهن به نظر برسند. اما پیشرفت سریع در هوش مصنوعی مولد - نوعی که زیربنای چت ربات محبوب Chatgpt است - باعث شده است که بسیاری آن ها را جدی تر بگیرند. بنیانگذاران Openai یک پست وبلاگی منتشر کردند که می گفت: «می توان تصور کرد که در 10 سال آینده، سیستم های هوش مصنوعی در بیشتر حوزه ها از سطح مهارت های متخصص فراتر رفته و به اندازه یکی از بزرگترین شرکت های امروزی، فعالیت های سازنده ای را انجام خواهند داد». تابستان گذشته پیش بینی کنندگان فکر کردند تا اوایل دهه 2040 طول می کشد تا یک محصول هوش مصنوعی ساخته شود که بتواند پس از یک چت دو ساعته یک انسان به نظر برسد. قابلیت های روباتیک برای مونتاژ یک ماشین مدل می تواند تست های مختلف شناختی چالش برانگیز دیگر را پشت سر بگذارد. پس از یک سال پیشرفت های شگفت انگیز هوش مصنوعی، پیش بینی کنندگان متاکولوس اکنون فکر می کنند که این اتفاق تا اوایل دهه 2030 رخ خواهد داد. کمبود پول برای تحقیق نیز وجود ندارد. راه رسیدن به یک هدف کلی - هدفی که در همه چیز بهتر از بهترین های بشریت است - ممکن است بیشتر از حد انتظار طول بکشد. با این وجود، افزایش احتمال وجود هوش مصنوعی فوق قدرتمند این سوال را مطرح می کند که پس از رسیدن آن چه چیزی برای انسان باقی می ماند؟ آیا آنها مانند آنچه در وال- ای دیدیم تبدیل به سیب زمینی هایی روی کاناپه می شوند؟».

این گزارش در ادامه توضیح می دهد اکثر فعالیت های اقتصادی فیزیکی هستند و هوش مصنوعی به عنوان یک شبه ذهن، نمی توان فعالیت های فیزیکی انجام دهد. مگر آنکه تا آنجا پیشرفت کند که ربات های انسان نما را ممکن کند. اگر هوش مصنوعی بتواند تا آنجا برسد، احتمالا دنیای وال- ای و انسان های بی دغدغه آن رقم خواهد خورد. «بیشتر اقتصاد، از جمله ساخت و ساز و تولید، به طور قطع فیزیکی است. اشکال بی شماری از اشتغال، از جمله بسیاری از آنها در مراقبت های بهداشتی، وجود دارد که به ترکیبی از هوش و توانایی فیزیکی نیاز دارد. اما اگر هوش مصنوعی فوق العاده قدرتمند ربات های فوق انسان نما را نیز توسعه دهد چه؟ تقریبا مطمئنا نیازهای مادی با دست ماشین برآورده می شود. در این صورت ممکن است انتظار داشته باشیم که بشریت از تلاش دست بکشد، دقیقا مانند "Wall-E". در واقع، در سال 1930، جان مینارد کینز، اقتصاددانی دیگر، مقاله ای با عنوان «امکانات اقتصادی برای نوه های ما» نوشت و در آن حدس زد که یک قرن در آینده مردم کمتر از 15 ساعت در هفته کار خواهند کرد. او پیش بینی کرد که رشد ایجاد شده توسط فناوری «مشکل اقتصادی» را حل می کند و به مردم اجازه می دهد تا توجه خود را به فعالیت هایی معطوف کنند که ذاتا لذت بخش هستند. مسلما، هفته کاری 15 ساعته کینز فرا نرسیده است - اما سطوح بالاتر ثروت، که ممکن است جذابیت اوقات فراغت را افزایش دهد، ساعات کار را تا حد انتظار او کاهش داده است. میانگین ساعات کار در هفته در کشورهای ثروتمند از حدود 60 ساعت در اواخر قرن بیستم به کمتر از 40 ساعت در حال حاضر کاهش یافته است.با این وجود، برخی خواسته ها وجود دارد که شاید فقط انسان ها می توانند حتی در دنیای هوش مصنوعی تجسم یافته، آن ها را برآورده کنند. همچنین شایان ذکر است که آنچه ذاتا لذت بخش است ممکن است شامل کار باشد».