آرشیو چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، شماره ۸۱۹۸
زیست بوم
۲۲
گزارش

طبق معاهده هیرمند، افغانستان موظف به گزارش دهی به ایران است

انحراف هیرمند پذیرفتنی نیست

زهرا کشوری

نقشه های ماهواره ای نشان می دهند هم سد کجکی پر آب است و هم بند کمال خان آب دارد. افغانستان مثل همیشه اما این تصاویر را قابل استناد نمی داند. برای همین ایران خواستار حضور هیات فنی کشور در افغانستان برای بررسی میزان آب رودخانه هیرمند در بندهای این کشور شده است. ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان در پاسخ به این خواسته، گفته است: «در معاهده 1351 درباره سفر هیات ایرانی چیزی گفته نشده است.» اما بررسی مواد پروتکل معاهده هیرمند خلاف آنچه مجاهد می گوید را نشان می دهد. افغانستان براساس همین معاهده موظف به گزارش ماهانه وضعیت منابع آبی رودخانه هیرمند به ایران است.

حجت میان آبادی متخصص دیپلماسی آب در واکنش به حرف های مجاهد به ماده 5 پروتکل یک معاهده هیرمند اشاره می کند و در توئیتر خود چنین می نویسد: «در این ماده آمده است؛ در سال هایی که برحسب شرح ماده چهارم معاهده، مقدار جریان آب کمتر از سال نرمال باشد و کمیسار جانب ایرانی راجع به جریان آب بالاتر از مدخل بند کجکی بر هیرمند(هلمند) در دستگاه آب شناسی دهراود، طالب معلومات گردد، جانب افغان ارقام مربوطه را که توسط آن دستگاه ثبت شده است به دسترس وی می گذارد. در اثر تقاضای کمیسار ایرانی، جانب افغانی راپور ماهانه جریان آب را که در دستگاه دهراود ثبت شده است به وی ارائه می دارد. در صورت تقاضای کمیسار ایرانی، کمیسارافغانستانی با وی همکاری خواهد کرد تا جریان آب را در دستگاه دهراود مشاهده و اندازه گیری کند.»

حقابه ای که انکار می شود

افغانستان چه در زمان اشرف غنی و چه در زمان طالبان هر ازگاهی اعلام می کرد مشکلی با پرداخت حقابه ایران براساس معاهده هیرمند ندارد. آنها همیشه یک پیش شرط را اعلام می کنند؛ اگر آبی باشد به ایران پرداخت خواهد شد. این در حالی است که براساس معاهده هیرمند هر وقت میزان دبی آب هیرمند کاهش یابد، میزان حقابه ایران هم کاهش می یابد اما هیچ وقت قطع نمی شود. سال گذشته که هیات ایرانی در سکوت خبری به افغانستان سفر کرد باز هم مجاهد، سخنگوی طالبان اعلام کرد: «در صورتی که طرف افغانستانی به اندازه کافی آب داشته باشد، ایران هم از این آب بهره خواهد برد.» همان زمان هم علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد: «وزارت نیرو با همتایان خود در کشور افغانستان جلسه داشته اما متاسفانه این جلسات به نتیجه نرسیده است چون طرف مقابل زیر بار اعداد و ارقام ما نمی رود.»افغانستان در چهار دهه گذشته مدعی است آنچه اجازه نمی دهد تا حقابه سیستان از سمت افغانستان به ایران جاری شود کاهش بارندگی در حوضه آبریز «هیرمند» است اما پژوهش های منتشر شده در سال گذشته نشان داد برخلاف ادعای افغانستان، میزان بارندگی در بازه 34 ساله در حوضه آبریز هیرمند افزایش داشته است. البته انتشار این گزارش ها تغییری در سیاست آبی افغانستان در قبال حقابه جنوب شرق ایران ایجاد نکرد. چندی پیش هم رسانه های ایران با انتشار نقشه های ماهواره ای نشان دادند که سد کجکی پر آب است و سد کمال خان هم آب دارد. هرچند باز هم تغییری در موضع افغانستان به وجود نیاورد.

اجرای 69 سد و طرح انحرافی روی هیرمند

سیاست های آبی دولت افغانستان پیش از به قدرت رسیدن طالبان را امریکا، هلند و ترکیه نوشته اند و طالبان هم همان سیاست را دنبال می کند. افغانستانی ها سال گذشته برخلاف قرارداد هیرمند نه تنها حقابه 820 میلیون مترمکعبی را به ایران پرداخت نکردند که با انحراف آب هیرمند، حقابه زیستی و کشاورزی هامون و اهالی سیستان ایران را به سمت گودزره منحرف کردند. سازمان فضایی ایران نیز اعلام کرد با استفاده از ماهواره خیام و پایش تصاویر آن متوجه شده که حکومت افغانستان مسیر رودخانه هیرمند را منحرف می کند.

این سازمان گفته که حکومت افغانستان در برخی از مسیرهای این رود بندهای متعددی ایجاد کرده است و از این طریق مانع رسیدن آب به ایران می شود. آب انتقال داده شده به گودزره هم خیلی زود بخار شد و آه از نهاد اهالی جنوب شرق ایران برآورد. مردم این منطقه همچنین دلنگران ساخت سدی بزرگ تر از سد کمال خان روی «فراه رود» هستند. افغانستان پس از سقوط طالبان در سال 2001 ماموریت ویژه ای برای خود نوشت که ساخت حداقل 104 سد در آن دیده شده بود. کارشناسان بین المللی از آن به «ماموریت هیدرولیکی» یاد می کردند. دولت گذشته افغانستان ساخت بالغ بر 35 سد و 34 طرح انحراف آبی روی هیرمند و 14 سد و 8 طرح انحراف آبی روی هریرود را در برنامه داشت که ساکنان سیستان دو سوی مرز را دچار خشکسالی شدید می کند. بهنام اندیک دانشجوی دکترای مهندسی محیط زیست با گرایش منابع آب از دانشگاه تهران نیز به کمبود آب در جنوب شرقی ایران، مساله خشک شدن تالاب هامون و اثرات زیانبار آن بر سلامت جوامع محلی چه در ایران و چه در خود افغانستان می پردازد و به رسانه ها می گوید: «اگر خوزستان ایران سالیان سال از پس توسعه های آبی ترکیه و خشک شدن تالاب های میان رودان آماج ریزگردها بوده است و با مشکلات ناشی از این ریزگردها مواجه شده، خشک شدن هامون نیز که بخش قابل توجهی از آن در خاک خود افغانستان قرار دارد همین رهاورد را نه تنها برای شرق ایران که برای بخش هایی از آن کشور نیز در پی خواهد داشت. رهاوردی که در کوتاه مدت منجر به افزایش بیماری های تنفسی، ریوی، قلبی عروقی و آلرژی شده و در بلندمدت کار را تا آنجا پیش خواهد برد که سکنه راهی جز ترک منطقه نداشته باشند. مهاجرتی که علاوه بر تبعات آن برای منطقه مبدا، سبب ساز مشکلات عدیده ای برای منطقه مقصد نیز خواهد شد.»