آرشیو پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۲، شماره ۵۷۱۹
صفحه اول
۱
هشتم مارس

«فمینیسم مردستیزی نیست»

سارا پی رزم (وکیل دادگستری و فعال حوزه زنان)

چندی پیش در برنامه «شیوه» شبکه چهارم صدا و سیما که به موضوع «عدالت جنسیتی» می پرداخت، یکی از اطراف مناظره که جامعه شناس و مشاور پیشین معاون امور زنان و خانواده در دولت سیزدهم است، اظهارات قابل تاملی بیان نمود. وی در سخنانش ابراز داشت که یک جریان فکری (که به اسم اسلام، با نگرش انقلاب اسلامی نسبت به زن، تقابل دارد) هر حرکتی، هر حرفی، هر نقدی که ضدتبعیض علیه زن باشد را می گویند فمینیسم است و یک «انگ» به پیشانی ات می زنند و اگر برنامه تلویزیونی و رسانه داشته باشی از شما گرفته می شود، اگر فعالیتت گسترده شود نامه پراکنی کرده و از فعالیتت ممانعت می کنند. این جریان فکری به اسم اسلام می گوید کسی (که علیه تبعیض بر زن) حرف بزند، ضد اسلام و فمینیست است و در واقع همین جریان فکری (متحجرانه) بهترین خدمت را به حرکت فمینیسم کرده است (1). این عبارات به وضوح روشن می سازد کسی که طی سالیان، هدف فعالیت خویش را مقابله و ضدیت با تبعیض علیه زن تعریف می کند، فمینیسم را به پیروی از جو غالب، یک «انگ» تلقی می کند که حرکت متحجرانه به نام دین بیشترین خدمات را به فمینیسم به عنوان جریان و ایدئولوژی ای نامطلوب کرده است. این اظهارات تداعی گر خاطراتی بود که بارها طی سالیان فعالیت مطبوعاتی ام در حوزه زنان و تبعیض های حقوقی روا شده بر آنان، تکرار شده بود. کرارا مورد این پرسش قرار گرفتم که «نکند شما، فمینیست هستید!» به این پرسش طعنه آمیز توجه کنید. پرسشی که بسان هجمه ای، این احساس را در مخاطبش ایجاد می کند که بایستی از خود دفاع کرده و گویی از امری مذموم، تبری جوید. گرچه بایستی اذعان داشت این بدفهمی صرفا مختص جامعه ما نیست. دکتر کریستینا شارف (Christina Scharff) از دانشگاه کینز کالج لندن طی پژوهش خود در سال (2019) از نظرسنجی های انجام شده در امریکا و اروپا یاد می کند که براساس آن از هر 5 زن جوان، کمتر از یک نفر خود را فمینیست می داند. گرچه آمار غافلگیرکننده است لیکن نکته قابل توجه این است که عدم پذیرش واژه «فمینیست» از سوی زنان به دلیل مخالفت آنان با «برابری جنسیتی» نیست بلکه وفق نظرسنجی ها از هر 10 نفر شرکت کننده، 8 نفر اظهار داشتند که برخورد با زنان و مردان باید در همه زمینه ها یکسان باشد و بسیاری «تبعیض جنسیتی» را همچنان یک مشکل جدی به حساب می آورند اما اینکه چرا به همان نسبت تنها عده معدودی از مردم از جمله زنان جوان خود را فمینیست می دانند، پژوهش حاضر علت آن را ارتباط برقرار نکردن آنان با واژه فمینیست می داند. این مساله در میان زنان طبقه کارگر وسعت و دامنه بیشتری هم دارد. در همین خصوص طی نظرسنجی صورت گرفته در سال 2018 مشخص گردید که یک سوم افراد متعلق به طبقه اجتماعی بالا (شامل طبقه متوسط رو به بالا، طبقه متوسط و طبقه متوسط رو به پایین) یعنی همان هایی که مشاغل مدیریتی، اجرایی و حرفه ای دارند خود را فمینیست می دانند درحالی که تنها یک پنجم افراد متعلق به طبقات اجتماعی پایین تر شامل کارگران متخصص و غیرمتخصص، مستمری بگیران و بیکاران خود را فمینیست معرفی می کنند(2). با تحلیل این آمار که به روشنی نشان می دهد هر چه طبقه اجتماعی پایین تر باشد، پذیرش فمینیسم از سوی آن نیز کاهش می یابد، می توان دریافت ریشه این عدم پذیرش به فهم کلیشه ای مبتنی بر باورهای نادرست پیرامون فمینیسم برمی گردد. باورهای نادرستی مثل اینکه فمینیسم با مردستیزی یا نفرت از مردان، ضدیت با نهاد خانواده، نداشتن حس زنانگی، آراسته نبودن و... عجین است. فمینیسم در واقع گستره ای از ایدئولوژی ها (نظریه ها) و جنبش های سیاسی و اجتماعی است که به دنبال تعریف، برقراری و دستیابی به برابری جنسیتی و فرصت های برابر میان زنان و مردان در مسائل سیاسی، اقتصادی، شخصی و اجتماعی است. این ایدئولوژی نیز بسان هر ایدئولوژی دیگری، خوانش ها و قرائت های مختلفی دارد اما همواره هسته اصلی و مرکزی آن حول «برابری جنسیتی» است از همین رو طیف گسترده شاخه های آن از فمینیسم لیبرال تا فمینیسم چپ (سوسیالیستی-مارکسیستی)، فمینیسم رادیکال و فمینیسم مسیحی و اسلامی و... گرچه هر یک معادل کل جنبش فمینیسم نیستند اما قدر متیقن اکثریت آنان در هسته اصلی یعنی «برابری جنسیتی» اشتراک دارند به همین دلیل منحصر دانستن کل فمینیسم به یکی از انواع آن بالاخص شاخه تندرو و رادیکال آن مصداق عدم آگاهی از گفتمان و عدم مطالعه و کنکاش در مطالبات فمینیستی است.

در هر حال ما چه خود را فمینیست بدانیم یا نه، خواسته هایی که امروز بحق و طبیعی جلوه می کنند از ساده ترین مسائلی همچون پوشش راحتی که زنان به تن دارند تا حق تحصیل و داشتن شغل و دستمزد، حق رای، حق مالکیت و... همگی زمانی غیرطبیعی و دور از دسترس بودند که بهره مندی از آنها ماحصل مبارزات فمینیستی است.

منابع در دفتر روزنامه موجود است