آرشیو دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، شماره ۵۷۲۸
هنر و ادبیات
۶
یادداشت

رو چراغ باده را بفروز

شب با روز یکسان است!

دکتر سید ضیاء هاشمی

پیش درآمد:

سلامم را تو پاسخ گوی... در بگشای!

از آنچه در این یک سال می گذرد نه خیلی دوریم و نه خیلی نزدیک، اما برای من گویی کمتر از یک ماه گذشته است، به چنان رفتنی که گویای عمری است مستعجل برای همه ما و زنگ خطری است برای همه آنچه نگفتیم و تصمیماتی که به غلط گرفتیم و نفع شخصی و گروهی را بر خیرجمعی اولویت دادیم. هشداری است برای یادآوری وعده هایی که عمل نکردیم و وفای به عهدی که می دانستیم امکان تحقق آن را نداریم ولی متعهد به آن شدیم و این مردم نجیب و شریف را حیران و سرگردان کردیم و همچنان... بگذریم. امیدوارم در ایام کوتاه باقیمانده قدردان آنها باشیم و شاکر الطاف خداوند که در چنین دورانی ما را به قدری ولو اندک عهده دار مسوولیت و منصبی قرار داده است. فراموش نکنیم که در آیه 140 سوره آل عمران خداوند باری تعالی خطاب به مومنان اشارت داده که «این ایام ظفرمندی و شکست ودیعه الهی است که بین شما می گردانیم تا مومن ترین و صالح ترین شما عیان شود، چراکه خداوند ظالمین را دوست نمی دارد.» پس تلاش کنیم در اندک مجال خود، در زمره صالحان باشیم نه ظالمان عصر و دیارمان، چراکه آنچه از ما باقی می ماند، ذکر خیر است. چنانکه شیخ اجل سعدی فرمود: «مرده آنست که نامش به نکویی نبرند.»

یکم: دمت گرم و سرت خوش باد

در سال 1402 روزگار خوشی را در اکران سینمای ایران گذراندیم. از چرخه بحران ویروس منحوس کرونا خارج شدیم و مردم به سینما اقبال دوباره ای نشان دادند. سالن های سینما از محاق ورشکستگی خارج شدند و به تبع آن نگرانی تهیه کنندگان و مالکین از سرنوشت نامعلوم فیلم های شان به ساحل نسبتا آرامی رسید. البته امیدوارم و آرزومندم که نقدینگی و سود حاصل از فروش خوب فیلم ها منتج به تولید بهتر و بیشتر و روزآمدی سالن های سینما در سال جدید شود.

دوم: صدایی گر شنیدی صحبت سرما و دندان است

در سالی که گذشت متاسفانه در اکران و تولید جای خالی سینمای اجتماعی بس هویدا بود. بخشی که به اکران مربوط است، معتقدم با تمرکز بر فیلم های کمدی توانستیم از رکود خارج شویم، هر چند که فیلم های اجتماعی همچون سه کام حبس هم با جسارت و برنامه ریزی اکران و به رغم مضمون تلخ آن با گیشه و استقبال مخاطب روبه رو شدند، لکن اگر در سال جدید فیلمسازان با پرداخت مضامینی نو در فیلمنامه و متفاوت در روایت عمل نکنند و در مقابل شورای پروانه ساخت نیز با گشاده دستی و امعان نظر سینمای اجتماعی را جدی نگیرد و با تولید فیلم ها در مضامین اجتماعی متنوع همچون سال قبل بدون فعلیت عبور کند، به قطع این سیاق را با خطر جدی روبه رو کرده و سازندگان این آثار را هم ناامید و دلزده خواهد کرد. دوستان دلخوش به فروش سال گذشته نباشند که مستاجل است اگر تدبیر نکنند.

سوم: فریبت می دهد بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست

در شرایط کنونی نیز معتقدم مدیران سازمان سینمایی به قدر کفایت، کم کاری اسلاف خویش در تولید فیلم با مضامین دفاع مقدس و انقلاب را جبران کرده اند، بنابراین از آنجا که این گونه آثار اساسا بنا نبوده گرهی از سینما باز کنند و ذاتا برای اکران در سینماها تولید نشده اند و نهایتا یا روانه رسانه ملی با مخاطب کمتر از 20 درصدی خواهند شد یا روانه آرشیو. لذا توصیه می کنم به عوض آن به ضرورت سینما با مضمون اجتماعی به عنوان موتور محرک سینما توجه کرده و ایام باقیمانده را جبران مافات کنند.

چهارم: گوش سرما برده است این یادگار سیلی سرد زمستان است

اصناف سینمایی دهه هاست در یک چرخه معیوب و بی نتیجه سرگردان هستند، نه تصمیم غلط تعطیلی خانه سینما راه حل بوده و نه مقاومت اصناف برای ثبت مستقل و نه نسخه بی بو و خاصیت ثبت در وزارت کار که به لعنت یزید هم نمی ارزد. امروز خانه سینما به اشتباه به دو دسته کارگر و کارفرما تبدیل شده و متاسفانه همچنان در بر پاشنه جمع اضداد می چرخد. اقلی از تهیه کنندگان تحت عنوان اکت و به عنوان کارفرما با سایر صنوف تحت عنوان کارگر در یک محل جمع آمده اند و قرار است تصمیمی اخذ کنند که هم به خیر کارگر باشد و هم نفع کارفرما! از صورت مساله تا نتیجه، هر طرف اعجابی است که بر هر رکن آن هزاران شک و تردید واجب است. در شورای عالی تهیه کنندگان هم که در گذشته هیچ گونه شان قانونی نداشت با خروج جامعه صنفی عملا وجود خارجی هم دیگر ندارد، نمی دانم آقایان تهیه کننده دنبال کدام گوساله سامری اند. نه صنوف عضو را با آرای مستقل به رسمیت می شناسند، نه حاضر به انحلال صنوف چهارگانه و تجمیع در یک صنف هستند، نه حاضر به رعایت مصالح عمومی سینما هستند و نه می پذیرند برای مدتی از منافع فردی و شخصی به نفع جمع و منافع کلیت سینما بگذرند. کلاف سردرگمی که نه خیر دنیا در آن است نه عقبی. الله اعلم.