آرشیو سه‌شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، شماره ۵۷۴۵
هنر و ادبیات
۷
یاد

نگاهی به رفتار ارتباطی مجید فروغی

برآمده از نسل طلایی علوم ارتباطات

سید محمد طباطبایی

نوشتن درباره مجید فروغی، برای این قلم کاری سخت و آسان است. سخت از آن جهت که چطور می شود در نبود کسی که سرشار از «بود» بوده است، نوشت و از سوی دیگر، بیش از دو دهه حضور و فعالیت مستمر و پیوسته او در عرصه های فرهنگ، هنر و رسانه چنان نمود داشته که نوشتن درباره اش آسان و روان می شود.

زنده یاد (چقدر سخت است آوردن کلمه زنده یاد پیش نام او) مجید فروغی متعلق به نسلی طلایی از فارغ التحصیلان ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی است. نسلی که از استادان شناخته شده و معتبر این رشته در دانشگاه درس گرفت و علاوه بر این در دوره پویایی دانشگاه تحصیل کرد. در کنار این دو عامل، پویایی مطبوعات در اواخر دهه هفتاد، پویایی دانشجویان ارتباطات و روزنامه نگاری آن دوره را هم به همراه داشت. مجید فروغی در چنین فضایی وارد دانشگاه شد و همراه با نسل طلایی دانشجویان دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی تحصیل کرد. در همین فضا بود که او مدت قابل توجهی در تیم تحریریه نشریه «کتاب هفته» با دو نفر از استادان روزنامه نگاری و کتاب همکار شد. با دکتر یونس شکرخواه و سید فرید قاسمی. او چند سال در نشریه ای قلم زد که به عنوان رسانه ای قابل توجه و موثر در حوزه کتاب شناخته می شد. بسیاری از همکاران او در تحریریه وقت «کتاب هفته» در حال حاضر از روزنامه نگاران خوب و پیشکسوت به حساب می آیند. مجید فروغی اما بعد از خروج تیم موسس «کتاب هفته» از این نشریه، به همکاری اش با رسانه تخصصی کتاب پایان داد اما هیچ وقت از روزنامه نگاری فاصله نگرفت. او همواره و در طول سال های فعالیت در بخش روابط عمومی، ارتباط قلمی اش را با مجلات و روزنامه ها حفظ کرد که شاهد آن یادداشت ها و مطالب او در رسانه های مکتوب در همه این سال هاست.

زنده یاد فروغی از اوایل دهه 80 در کنار کار روزنامه نگاری، وارد حوزه روابط عمومی شد و تا پایان عمر در همین حوزه ماند. البته بیش از دو دهه حضور او در روابط عمومی، نه به عنوان کار اداری و شغل که براساس نگاه دانشگاهی و تخصصی و علاقه مندی و شوق ارتباطی تعریف می شود. شاید همین نگاه تخصصی و علاقه مندی شخصی به حوزه روابط عمومی مانع از پیشرفت اداری او در ساختار مدیریتی شد؛ چه اینکه او ترجیح می داد به جای تلاش برای احراز و حتی قبول کردن پست های مدیریتی (که آدمی با تجربه و سابقه او می توانست دراختیار بگیرد) با علاقه مندی به کار در روابط عمومی بپردازد. مدیران در دوره های مختلف می آمدند و می رفتند و مجید فروغی همچنان در روابط عمومی حضور داشت و حتی به تغییر فضای کاری خود هم فکر نمی کرد، اگرچه در دو سال اخیر ناگزیر به خروج از این حوزه شد. او در حوزه روابط عمومی نگاهی تخصصی براساس آموخته های دانشگاهی داشت و از این منظر نوع رفتار ارتباطی او می تواند مورد توجه فعالان و شاغلان این حوزه باشد. از طرفی سال ها فعالیت او در رسانه و سال ها روزنامه نگاری موجب شده بود تا شناخت نسبتا کامل و وسیعی از عرصه رسانه داشته باشد. این مهم به او کمک می کرد تا رفتارشناسی دقیقی از رسانه ها در مواجهه با موضوعات مرتبط با کار سازمانی خود داشته باشد و این رفتارشناسی به او قدرت می داد تا رفتار رسانه ها را در موضوعات و رویدادها پیش بینی کند. در کنار اینها آرامش و متانت بسیار زیاد او اگرچه گاهی مورد انتقاد قرار می گرفت، اما موجب می شد تا رفتار عقلانی در روابط عمومی جایگزین رفتار احساسی شود. همین رفتار عقلانی که حاصل نگاه تخصصی او بود بارها و بارها به کمک سازمان می آمد. این رویکرد به ویژه در جشنواره های هنری فجر که همواره با حاشیه همراه بود موثر و مفید واقع می شد. او بعد از دو دهه فعالیت در روابط عمومی به واقع مدیر با تجربه این حوزه به حساب می آمد و به قولی مو در این مسیر سپید کرده بود.

زنده یاد مجید فروغی به طور حتم یکی از مهم ترین و شناخته شده ترین کارگزاران روابط عمومی در کشور به ویژه در عرصه هنر است و نامش در ذهن فعالان این حوزه ثبت خواهد شد.