آرشیو شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، شماره ۲۳۵۷۵
معارف
۷
پرسش و پاسخ

مهارت های مدیریت اقتصاد خانواده

پرسش:

چه روش ها، تکنیک ها و مهارت هایی باید در مدیریت اقتصاد خانواده اعمال شود تا یک خانواده سالم و موفق شکل بگیرد و بتواند با سربلندی به اهداف تربیت فرزندان و... نائل آید؟

پاسخ:

مهارت مدیریت اقتصاد خانواده، روش ها و تکنیک های خاصی دارد که اهم آنها عبارتند از:

1- مشخص بودن مسئول مدیریت اقتصادی خانواده

تامین معاش خانواده و مدیریت منابع مالی یکی از مهم ترین وظایف و نقش ها در مدیریت خانواده است. این وظیفه بسته به شرایط گوناگون می تواند برعهده هر یک از اعضای خانواده باشد. اما به طور معمول مردان ایفاگر چنین نقشی هستند. از منظر اسلام چون نفقه خانواده به عهده مرد است، اگر مرد درآمد مکفی داشته باشد که بتواند هزینه زندگی را تامین کند، وی مسئول مدیریت اقتصادی خانواده است. اگر به هر دلیلی مرد خانواده نتوانست این مسئولیت را انجام دهد در این صورت زن عهده دار این مسئولیت می شود. به طور کلی در امور اقتصادی اعضای خانواده باید با یکدیگر مشورت کنند. پیامبر اکرم(ص) می فرماید: بدانید که همه شما سرپرست هستید و همه شما درباره زیردستانتان بازخواست می شوید، آن امیری که بر مردم فرمان می راند، سرپرست است و نسبت به رعیتش بازخواست می شود. مرد سرپرست خانواده خویش است و درباره آنها باید پاسخگو باشد و زن سرپرست خانه و فرزندان شوهر خود است و درباره آنها باید پاسخ دهد. (مجموعه ورام، ج 1، ص 147)

2- مدیریت خردمندانه و مدبرانه

کسی که مسئولیت مدیریت اقتصادی خانواده را به عهده می گیرد، باید عاقلانه و بدون احساسات و جو زدگی، برنامه ریزی و آینده نگری را همیشه در کنار هم داشته باشد. مدیر مدبر کسی است که به رغم افزایش درآمد خانواده و حتی پیش بینی تداوم آن، بتواند بر احساسات خود غلبه کند و یکباره الگوهای مصرف پیشین خود را رها نکند و الگوهای مصرف جدید را بدون تعقل و تدبر و تحلیل نپذیرد. قناعت و میانه روی یکی از راهبردها و شیوه های خردمندانه و مدبرانه در مصرف و هزینه ها است. امام علی(ع) می فرماید: القناعه مال لاینفد» قناعت ثروتی پایان ناپذیر است.(تحف العقول، ص 89) نقطه مقابل قناعت و میانه روی ولخرجی و اسراف است، که هم ناسپاسی به نعمت های خدا است و هم زمینه ساز بروز فقر و تنگدستی است، و هم هدر دادن امکانات به شمار می رود. پیامبر اکرم(ص) می فرماید: هر کس به ناحق بخشش کند، اسراف کرده است، و هر کس به حق(بجا) خرج نکند سخت گیری و خساست ورزیده است (بحارالانوار، ج 66، ص 261)

3- برقراری تعادل بین درآمدها و هزینه ها

دخل و خرج همان درآمدها و هزینه ها است که در الگوهای بودجه ریزی به عنوان دورکن اساسی شناخته می شود.

بهترین الگوی برنامه ریزی بودجه ای آن است که هزینه ها با درآمدها تناسب معقول داشته باشد. و هزینه ها و نیازها بیشتر از درآمدها نباشد. پیامبر اکرم(ص) می فرماید: خداوند سه تن را دشمن می دارد: 1- کسی که منت گذارانه صدقه می دهد، 2- کسی که در عین دارایی در خرجی دادن تنگ می گیرد 3- و فقیر ولخرج (مجموعه ورام، ج 2، ص 121)

4- تعیین اولویت ها با توجه به اقتصاد خانواده

یکی از نکته های کلیدی در امر اقتصاد خانواده، رعایت اولویت ها و اهم و مهم کردن امور در مخارج و هزینه ها است. زیرا بی توجهی به این مسئله، در واقع هدر دادن سرمایه و گونه ای از اسراف کاری است و مشکلات گوناگونی را در پی خواهد داشت.

امام علی(ع) می فرماید: هرکس به چیزی که مهم نست بپردازد، آنچه را که اهم است را از دست می دهد. «من اشتغل بغیر المهم ضیع الاهم»(غررالحکم، ص477) بنابراین مهارت اهم و مهم کردن نیازها و هزینه ها و پرداخت به اولویت ها و امور اهم یکی از مهارت های بسیار کلیدی است که یک خانواده را به وادی فقر و تنگدستی نمی کشاند.

5- مشارکت همه در مسئولیت پذیری

اعضای خانواده وقتی مدیریت مشارکتی در الگوی مصرف بهینه داشته باشند، چون تصمیمات اقتصادی آنها خاصیت مشورتی دارد، ضمانت اجرایی این تصمیمات بالا می رود و اساس خانواده مبتنی بر برنامه ریزی عملیاتی و تقسیم کار می شود. همچنین اولویت های نیازها و هزینه ها مشخص شده و کل اعضای خانواده نسبت به اجرای موفق آن متعهد می شوند و الگوی مصرف بهینه و خانواده فعال و کارآمد را از تجمل گرایی و مصرف گرایی افراطی و یا خساست دور می کند.

6- کارآفرینی فرزندان

فرزندان امروز، پدران و مادران فردا و در سطح کلان، شهروندان اصلی جامعه به شمار می آیند. بنابراین برای داشتن جامعه ای پویا و رو به رشد، باید بیشتر آنها را تشنه علم و نوآوری و کارآفرینی نموده و به پیگیری آن تشویق کرد. ارزش هایی که این فرزندان در دوران جامعه پذیری در نهاد خانواده درونی می سازند، اساسی ترین و مهم ترین ارزش های شکل دهنده شخصیت فرد هستند. پس نوع نگرش والدین و ارزش هایی که براساس آنها فکر و عمل می کنند، در شکل گیری روحیه کارآفرینی فرزندان اهمیت بسزایی دارد. فرزند کارآفرین بیش از نیاز مالی به آموختن ارزش ها و توانمندی های فکری همانند قدرت خطرپذیری نیاز دارد و از آنجا که فرزندان توانمندی های متفاوتی دارد که اگر از همان دوران نوجوانی در مسیر مناسبی هدایت شود، با وجود کاستی هایی در امور مالی، ممکن است موفقیت های زیادی در عرصه عمل به دست آورند.