گفت و گوی «اعتماد» با علی بیت اللهی، مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی
شهر گودال های ناگهانی
پدیده فروریزش زمین و ایجاد فروچاله های متعدد در سطح معابر و در مجاورت ساختمان ها و خطرات و ریسک های این پدیده در تهران، سابقه دار است. در اواسط دهه 1390 فروریزش بزرگ منطقه شهران را داشتیم و سپس در خیابان پیامبر، میدان قیام، میدان محمدیه، خیابان مولوی روبه روی بیمارستان اکبرآبادی سه راه خیام، ضلع شمالی میدان انقلاب و میدان ونک به صورت موضعی و در ابعاد کوچک در نواحی شمال و جنوب تهران، این پدیده رخ داده و یک پتانسیل خطر عمده در شهر تهران تلقی می شود. به نظر من یکی از دلایل اصلی وقوع این پدیده، وجود رشته قنات های متعدد رها شده در زیر سطح زمین تهران است. طول رشته قنات های شناسایی شده و به نقشه درآمده در شهر تهران، حدود 600 کیلومتر است و برآورد می شود که معادل همین طول نیز رشته قنات های ناشناخته در شهر تهران وجود دارد که زیر ساختمان ها و زیر خاک به مرور زمان مدفون شده درحالی که تونل های این قنات ها، مثل سابق وجود دارد و یک خطر بالقوه است. در یک پیمایشی که بر همین رشته قنات های تهران داشتم، معلوم شد که از سمت شرق به غرب شهر تهران، هر 500 متر یک رشته قنات داریم و حدود 50 هزار حلقه چاه قنات هم شناسایی شده و به همین تعداد نیز حلقه چاه مدفون در شهر تهران وجود دارد. این قنات ها در ان زمانی که تهران عمدتا اطراف ری متمرکز بود، فعال بود ولی رشد ناموزون و ناگهانی تهران موجب شد که این رشته های حفرات متعدد، در زیر ساختمان ها و خاکبرداری ها و خاکریزی ها مدفون شود که این وضع متاسفانه گواهی بر رشد ناموزون تهران است. تمام زمین هایی که از آب این قنوات استفاده می کردند، تبدیل به ساختمان شدند و قنات ها که زمانی مالک خصوصی داشتند و به دلیل نقش بسیار مهمی که برای اراضی باغات و زراعی داشتند، توسط مالکان نگهداری می شدند، رها شدند. امروز این قنوات از نظر حقوقی، مالکیت حقیقی دارند ولی از نظر واقعی، در سطح زمین بلاصاحب و رها شده اند. تونل های زیرسطحی و نزدیک به سطح زمین این قنوات رهاشده در اقصی نقاط شهر تهران، یک پتانسیل خطر ایجاد کرده چرا که با گودبرداری های ساختمانی، رشته قنات ها قطع و به صورت غیراصولی مسدود می شوند درحالی که در زمان بارندگی، آب درون این رشته قنات ها جریان پیدا می کند اما در مسیر جریان خود به مانع ساختمانی و زیرزمین ها و دیواره های مستحدثات برخورد کرده و به اصطلاح، پشته می کند و جمع می شود. این آب، زیر سطح زمین راه خودش را باز می کند و در همین مسیر، دوباره حفره های متعددی در زیر زمین ایجاد می شود که بر اثر ترافیک و ارتعاشات محیطی، سقف این حفره های زیر سطحی، ریزش کرده و این حفره ها کم کم به سطح زمین نزدیک می شوند تا درنهایت، در یک فاصله نزدیک به سطح، به طور ناگهانی فروریزش های متعددی ایجاد می کنند که نمونه های بسیار زیادی از این فروریزش ها را در تهران شاهدیم و آخرین نمونه هم 11 آبان امسال در حوالی خیابان کلهر در حوالی امامزاده اسماعیل چیذر رخ داد. البته من در مورد ارتباط دقیق این فروریزش با قنات، تحقیق میدانی نداشتم ولی می تواند به عنوان یکی از احتمالات مطرح باشد چون بالادست محل حادثه، یک رشته قنات 900 متری از بلوار اندرزگو از شمال به سمت بزرگراه صدر و به سمت جنوب امتداد دارد که باید نقش این قنات در این حادثه بررسی شود. ضرورت دارد درخصوص صیانت از قنات ها و آب شستگی های ناشی از نشت آب از لوله های آب شرب تهران و همچنین، گودبرداری ها و اثرات مکشی آنها بر آب و ایجاد فروریزش تمرکز شود چون شهر تهران و آبرفت های تهران مستعد فروریزش های متعدد هستند. یکی دیگر از دلایل فروریزش ها در شهر تهران، آب شستگی های ناشی از نشت پرفشار آب از لوله کشی آب شرب تهران است که طبق بررسی های ما، فروریزش اخیر در میدان ونک، فروریزش در ضلع شمالی میدان انقلاب و همچنین فروریزش خیابان مولوی روبه روی بیمارستان اکبرآبادی بر اثر نشت پرفشار آب از لوله های آب شرب اتفاق افتاد چون این نشت، موجب آب شستگی زیر سطحی و ایجاد حفره در زیرزمین می شود که این حفره ها با ترافیک و ارتعاشات محیطی ریزش می کند و ممکن است فروچاله های خطرزایی در زمین و در سطح معابر ایجاد کند. تا امروز، فروریزش های متعدد تهران 4 قربانی گرفته است؛ یک آتش نشان و یک کارگر که در حادثه فروریزش میدان قیام، زیر تلی از خاک دفن شدند و حادثه شهران هم دو قربانی داشت. تعدد قنات ها و تعدد حفرات متعدد زیر خاک شهر تهران، یک خطر جدی را به ما گوشزد می کند و احتمال تلفات انسانی در صورت وقوع فروریزش در زمان اوج ترافیک یا تراکم جمعیتی در یک منطقه بسیار زیاد خواهد بود.
درخصوص زون های مستعد فروریزش زمین و قنات های موجد فروریزش، هم در شهر تهران و هم در کل کشور با یک نقص حقوقی مواجهیم. طبق اسناد، مالکیت قنات ها شخصی و حقیقی است و در زمان های قدیم، هر رشته قنات به نام یک شخص بوده و صاحب داشته و به دلیل ارزشمندی آب قنات، از این رشته قنات ها نگهداری می شده است. در زمان های قدیم، این رشته قنات ها در مناطق خارج از محدوده مسکونی واقع شده بود ولی امروز، در تمام شهر با ساخت و ساز مواجهیم در حالی که مالکیت قنات ها همچنان به نام همان اشخاصی است که امروز در قید حیات نیستند و حتی نواده هایشان هم از دنیا رفته اند و قنات هم از حیز انتفاع خارج و رها شده و حتی باغات و زمین های زراعی اطراف ری و تهران هم به ساختمان مسکونی و غیرمسکونی تبدیل شده در حالی که هیچ تکلیف قانونی هم ایجاد نشده که یک دستگاه اجرایی مثل شهرداری و وزارت نیرو، مسوولیت نگهداری و حفظ حریم این قنات ها و ضوابط ساخت و ساز مرتبط با وجود این رشته قنات ها را عهده دار شود. امروز بسیاری از قنات های دارای آب در آبیاری فضای سبز شهری یا حتی در محوطه دانشگاه ها یا بعضی ادارات دولتی مورد استفاده قرار می گیرند ولی به دلیل همین نقص قانونی، وقتی این قنات ها دچار خرابی می شوند هیچ مسوول حقوقی برای نگهداری از این قنات ها وجود ندارد. به نظر من، در تهران مهم ترین اولویت برای کاهش فروریزش های زمین، تعیین تکلیف مسوولیت نگهداری قنوات است و البته ذی صلاح ترین ارگان برای این مسوولیت هم، شهرداری تهران است چون هم از آب قنات برای آبیاری فضای سبز استفاده می کند و هم از نظر حاکمیتی، امکان و قدرت کنترل و نگهداری قنوات را دارد. لازم است که برای استحکام این قنوات هزینه هایی صرف شود که متاسفانه تا امروز چنین هزینه ای اختصاص داده نشده و وضعیت قنات ها دچار بلاتکلیفی است.
توجه داشته باشیم که این فروریزش ها، عوارض توسعه ناپایدار و ناموزون شهری است. تمام مناطق تهران، رشته قنات های متعدد دارند اما تمام این رشته قنات ها به صورت قیفی شکل از شمال به سمت مناطق جنوبی شهر متمرکز می شوند. مرکز تهران، منطقه 12 و محدوده شهرری، تراکم قنات ها بیشتر است اما رشته قنات های شمالی تهران در منطقه یک به دلیل نوع خاک و عدم چسبندگی خاک های سطحی این منطقه، خطر ریزش های متعدد را تشدید می کند. مناطق غربی و شمال غربی تهران هم بیشتر از بقیه مناطق با خطر فروریزش مواجهند. به طور میانگین، از شرق به غرب تهران به فاصله هر 500 متر یک رشته قنات داریم اما در جنوب تهران، این فاصله بسیار کوتاه تر و فاصله قنات ها به یکدیگر بسیار نزدیک تر و بنابراین، تراکم قنات ها در جنوب تهران بیشتر است و البته در شمال و شمال غرب هم فروریزش های متعددی را شاهد بوده ایم.
روش های مطالعاتی ژئوفیزیکی امکان بررسی و آگاهی از ابعاد حفرات سطحی زمین را به ما می دهد ولی چنین مطالعاتی نیازمند هزینه هنگفت است چون باید متر به متر تهران مورد پیمایش قرار بگیرد. البته تاکنون چنین اعتباراتی تخصیص داده نشده چون این مطالعات، اولویت اصلی نیست و بنابراین تا زمان وقوع حادثه ، از ابعاد این حفره ها که گاه از یک یا دو متر تا 20 الی 30 متر قطر دارند مطلع نخواهیم شد.
تا امروز، هزینه ای برای شناسایی دقیق این پدیده ها و آنومالی های زیر سطحی و نقطه گذاری و تدوین اقدامات کنترلی برای این حفره ها اختصاص داده نشده در حالی که اگر این حفره ها قبل از ریزش شناسایی شوند، با عملیات مهندسی و با تزریق مواد مخصوص از نوع جنس خاک قابل ترمیم هستند و می توان از فروریزش جلوگیری کرد. البته در برخی مناطق هم این حفره ها زیر ساختمان ها و معابرند و شناسایی آنها امکان پذیر نیست. بنابراین غیر از این مطالعات پرهزینه، تنها راه ممکن، محافظت از قنات ها، ترمیم و جلوگیری از فروریزش در نقاط قابل مشاهده است تا از نظر ایمنی شهری به سطح قابل قبولی برسیم.
ساخت و سازها و به ویژه، بلندمرتبه سازی ها، نیازمند گودبرداری های عمیق تر هستند. این گودبرداری ها، محل رگ - آب ها و قنات را قطع می کنند. تداوم پروژه ساختمانی به کور کردن غیرکارشناسانه مسیر و رگ - آب ها و قنوات منجر می شود و با احداث دیواره های بتونی، رشته های متصل قنات هم مسدود می شود. چنین رفتاری با قنوات، مثل مسدود کردن خروجی لوله ای است که آب در آن جاری باشد. در زمان بارندگی ها که آب در داخل تونل های طبیعی یا قنات های تهران نفوذ می کند، در مسیر خود به دیواره های گودبرداری شده ساخت و سازها می خورد و پشته می کند و جمع می شود. این دیوارها، جریان آب را متوقف نمی کند بلکه جریان آب راه خودش را زیرزمین باز می کند و در مسیر خود، شستگی های عمیق و گسترده ای در زیر زمین ایجاد می کند که البته تا وقتی این حفره ها، به ابعاد مشخصی نرسند، فروریزش و فروچاله ها را در سطح مشاهده نخواهیم کرد. بر اثر استمرار آب شستگی ها، ابعاد حفرات زیرسطحی هم گسترش پیدا می کند و حتی به اندازه یک اتاق بزرگ وسعت می گیرد تا اینکه به ناگهان، سطح این حفره در اثر ارتعاشات ناشی از ترافیک و... ریزش می کند که در واقع، همین گودال ها و فروچاله های عمیقی است که در سطح زمین می بینیم و البته هرقدر ابعاد این حفره ها بزرگ تر باشد، خطر بیشتری دارند. این حفره ها اگر زیر ساختمان ها و معابر باشند، ممکن است موجب فروریزش ساختمان و معابر شوند که چنین فروریزشی را در خیابان پیامبر شاهد بودیم که حفره ایجاد شده در سطح زمین، یک خودرو را بلعید. این فروریزش ها می تواند باعث گسیختگی انواع لوله های گاز و آب در زیرزمین شده و به نشت گاز و آتش سوزی و قطع آب منجر شود.
متروی تهران، تونل بتونی مقاوم و مسلحی دارد اما خطوط شرق به غرب مترو، مسیر قنات ها را در یک فاصله بسیار طولانی و به طور کامل قطع کرده که این وضع هم منجر به پشته کردن آب و آب شستگی شدید می شود که نمونه بارز این آسیب را در خشک شدن «چشمه علی» در شهرری شاهد بودیم که این اثر ماندگار خاطره برانگیز تهران، بعد از احداث ایستگاه خط 7 مترو در آن منطقه متاسفانه خشک شد. بنابراین با خطوط مترو، رگ - آب های تغذیه کننده جنوب تهران، قطع می شوند و این قطع شدگی ها به اثرات فروریزشی و قطعی آب و سایر مشکلات در جنوب تهران منجر خواهد شد.