فاضلاب، نفس تالاب انزلی را به شماره انداخته است
«تالاب انزلی زمانی عمقی بیش از 10 متر داشت، اما امروز در بسیاری از نقاط عمق آن به کمتر از نیم متر و 20 سانتی متر رسیده و در بخش هایی نیز کاملا خشک شده است.» این عبارت، هشداری از سوی هادی حق شناس، استاندار گیلان است. او اخیرا زنگ خطر را به صدا درآورده که «ظرف دو سه سال آینده تیتر یک خبرها در ایران و جهان این می شود که رشتی ها و انزلی چی ها در حال ترک شهر هستند چون تالاب انزلی از فاضلاب انسانی پر می شود.»سالیان پیش، با آغاز روند خشک شدن تالاب انزلی، تصور بر این بود که کاهش میزان بارش دلیل اصلی این مسئله است، اما با تحقیقات صورت گرفته روشن شد تصمیم های غیرکارشناسی و عدم نظارت بر شرایط زیست محیطی بیش از هر چیز به این تالاب آسیب زده است.
تیرماه 1397 احسان هادی پور، رئیس سازمان محیط زیست بندر انزلی ادعا کرد: «ورود فاضلاب، پسماند و رسوبات که از طریق 9 رودخانه اصلی به تالاب وارد می شوند، مهم ترین عامل کم شدن آب تالاب انزلی است.» همچنین این مقام رسمی احداث 4 موج شکن بر روی خروجی تالاب انزلی توسط سازمان بنادر را ازجمله عوامل کم آبی تالاب دانست. روند تهدید تالاب انزلی طی این سال ها ازنظر مسئولان محلی و کشوری محیط زیست پنهان نبوده، اما زمانی این موضوع علنی شد که فعالان محیط زیست و کارشناسان بین المللی سال 1373 با بررسی تغییرات در این تالاب، آن را در فهرست تالاب های در معرض خطر (مونترو) قرار دادند.
شهریور 99 نیز احمد دنیامالی، نماینده مردم گیلان در مجلس، اعلام کرد: «در حال حاضر 9 رودخانه به تالاب انزلی اتصال پیدا می کند و رودخانه های گوهر رود و زرجوب رشت نیز به عنوان دو رودخانه بسیار مهم تغذیه کننده این تالاب به شدت آلوده هستند.» تالاب انزلی «با مساحتی حدود 20 هزار هکتار در استان گیلان و در جنوب غربی سواحل دریای خزر قرار دارد و فاصله آن تا رشت نزدیک به 40 کیلومتر است. این پهنه آبی از جنوب به صومعه سرا، از شرق به پیربازار، از شمال به بندر انزلی و از غرب به آبکنار می رسد. 11 رودخانه اصلی و 30 رودخانه فرعی با عبور از شالیزارها و مزارع شمالی ایران، به تالاب انزلی می ریزند که از سه جزیره اصلی بزرگ، میان پشته و کوچک تشکیل شده است. پرندگان مهاجر، لاله مردابی و نیلوفر آبی ، خانه های رنگی در حاشیه آن و نیزارهای وسیع، تالاب انزلی را به یکی از زیباترین پهنه های طبیعی در جهان تبدیل کرده است. گزارش های محیط زیستی حاکی از آن است که بیش از 100 گونه پرنده، 50 گونه ماهی و صدها گونه گیاهی در اکوسیستم کم نظیر تالاب انزلی یافت می شوند. ضمن این که این پهنه آبی از مهم ترین منابع تکثیر ماهیان خاویاری و استخوانی دریای خزر است.» اما این تالاب سال هاست که در وضعیتی به سر می برد که یادآور وضعیت دریاچه ارومیه در دهه های پیشین است. بی توجهی و نگاه غیرکارشناسانه ای که پس از مشخص شدن نتایج جبران ناپذیر آن، مسئولان با صرف هزینه های هنگفت تلاش کردند راهکاری برای آن ها بیندیشند. بی گمان دهه های بعد مدیرانی خواهند آمد و با زیر سوال بردن تصمیم مدیران کنونی، به دنبال احیای تالاب انزلی با هزینه های هنگفت خواهند بود. البته اگر فرصتی برای احیا باقی مانده باشد.
برخی محققان در دانشگاه تهران با بررسی تصاویر ماهواره ای و مدل های هیدرولوژی نشان دادند که از دهه 1930 به بعد حدود 80 درصد مساحت تالاب انزلی از بین رفته و ممکن است این تالاب تا سال 2060 به طورکامل خشک شده یا در بهترین حالت به یک تالاب فصلی تبدیل شود؛ بنابراین سرنوشتی مشابه با دریاچه ارومیه در انتظار تالاب انزلی است. به عبارت دیگر، سرنوشت طرح های احیای تالاب ها ازجمله دریاچه ارومیه چشم انداز روشنی را پیش روی ما قرار نمی دهد.
منصور سهرابی، پژوهشگر بوم شناسی و محیط زیست نیز وضعیت تالاب انزلی را نگران کننده توصیف کرده و معتقد است، با ادامه روند فعلی این تالاب به یک تالاب فصلی بدل شده و سپس به طور کامل خشک خواهد شد. بر مبنای داده های پژوهشی مشترک در دانشگاه های تهران و علم و صنعت، «ارزش هر هکتار از تالاب های ساحلی حدود 80 هزار دلار است؛ یعنی با خشک شدن هر هکتار از تالاب انزلی معادل 80 هزار دلار خسارت به کشور وارد می شود.» مطابق آماری که در رسانه ها درج شده، «روزانه 380 هزار مترمکعب فاضلاب شهرهای رشت، انزلی و صومعه سرا از طریق رودخانه های زرجوب و گوهررود به تالاب انزلی وارد می شود که علاوه بر آلودگی موجب رسوب در کف آن شده و عمق تالاب در مناطقی به 10 تا 30 سانتی متر رسیده است.» به گواه اظهارات کارشناسان، برای جلوگیری از تخریب روزافزون تالاب انزلی باید از همین امروز به پا خیزیم زیرا با افزایش آلاینده ها، هر روز با گونه های مختلف گیاهی و جانوری در معرض انقراض مواجه می شویم!
سال 1399 بود که خبری مبنی بر تصویب «طرح جامع 7 ساله برای احیای تالاب انزلی» مطرح شد و حالا استاندار گیلان می گوید اگر 300 میلیون دلار ظرف 3 سال برای ساماندهی فاضلاب تخصیص نیابد، دیگر رشت و انزلی در کار نخواهد بود زیرا خشک شدن تالاب و تبدیل آن به دفن گاه فاضلاب موجب شیوع سرطان های گوارشی می شود. استاندار گیلان تاکید می کند که فقط یک نسیم کافی است که گردوغبار، فاضلاب و انواع ویروس و میکروب را به ریه مردم بفرستد و بیماری در منطقه شایع شود و هزینه های درمان در این منطقه را افزایش دهد. یاور عشایری، دکترای زمین شناسی محیط زیست، اسفندماه 1401 عنوان کرده بود: «بررسی مسائل محیط زیستی استان گیلان نشان می دهد آلودگی رودخانه گوهر رود از تخلیه انواع فاضلاب ها، روان آب های شهری و مواد زائد در محیط ناشی می شود. فاضلاب شهری حاصل از نیمه غربی رشت که عمدتا شامل فاضلاب های خانگی و درمانی [بیمارستانی] است، به صورت گسترده به گوهر رود تخلیه می شوند. همچنین فاضلاب بافت روستایی منطقه نیز به رودخانه وارد می شود که میزان رسوبات و آلودگی ها را در این رودخانه بالا می برد.»
باقرزاده کریمی، مدیرکل حفاظت و احیای تالاب های سازمان حفاظت محیط زیست هم شهریور 1400 گفته بود: «یکی از مشکلاتی که تالاب انزلی را درگیر کرده آلودگی ناشی از فاضلاب های کشاورزی و شهری است که وارد این تالاب می شوند و در تالاب باقی می مانند. فرآیندهای اکوبیولوژیک باعث می شوند که این آلودگی ها به مرورزمان ماده سیمانی مانندی را بین رسوبات معدنی به وجود آورند.»به گفته او، بخشی دیگر به دلیل رشد گیاهانی چون سنبل آبی است که عملا اکسیژن آب را گرفته و موجب تلف شدن آبزیان می شود.
ایجاد منطقه آزاد انزلی نیز به گسترش صنایع در این منطقه کمک کرده است و عدم توجه به پیش شرط های زیست محیطی در واگذاری مجوز ایجاد کارگاه ها و شرکت های صنعتی سبب شده است، تالاب انزلی دچار آسیب های جبران ناپذیر زیست محیطی شود. به روایت استاندار گیلان، فاضلاب شهر صنعتی رشت به لحاظ حجم 15 هزار مترمکعب است، اما ازنظر اثرگذاری یک سوم منشا آلودگی تالاب انزلی است؛ چون پساب صنعتی و سمی است. برای ایجاد تصفیه خانه، شهر صنعتی رشت به حداکثر هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد.
گویا شهر صنعتی رشت جزء هشت شهر صنعتی در کشور بوده که مستقل از شرکت شهرک های صنعتی و به شکل هیئت مدیره انتفاعی اداره می شود و این آمادگی در آن ها وجود دارد که تسهیلات دریافت کنند و تصفیه خانه را احداث کنند، اما اساسنامه این شهرک صنعتی باید به شکل قانونی اصلاح شود.
همچنین در سال های گذشته برخی از کارشناسان محیط زیست، احداث موج شکن انزلی را نیز ازجمله عوامل دگرگون شدن محیطی تالاب دانسته اند و در تایید این موضوع، «علی ارواحی»، متخصص مدیریت زیست بوم های تالابی، احداث موج شکن جدید بدون در نظر گرفتن شرایط و انجام مطالعات وضعیت جریان های دریایی در محل اتصال تالاب و خزر را به عنوان یک عامل ثانویه برای تشدید انباشت مواد رسوبی در تالاب عنوان کرده است. اما از دیگر عوامل موثر در آلوده شدن اکوسیستم تالابی، ورود کودهای شیمیایی و سموم استفاده شده در کشاورزی است. فارغ از مسئله ای که این کودها برای تنوع زیستی ایجاد می کنند، ورود آن ها به تالاب موجب رشد گونه هایی می شود که اکسیژن آب را می گیرند و باعث مرگ ماهی ها می شوند و این خود به مرگ تالاب منجر می شود.
آلودگی های موجود در رسوبات تالاب انزلی به تصمیم دولت مبنی بر رسوب زدایی یا لایروبی از تالاب منتهی شده است.
در حال حاضر فاضلاب از 99 مجرا وارد تالاب انزلی می شود و رسوبات لایروبی نشده تهدیدی جدی محسوب می شوند.
بهمن دو سال قبل،100 میلیارد تومان از سوی سازمان بنادر و دریانوردی برای لایروبی تالاب انزلی تخصیص یافت. عباس آشوری، رئیس اداره تالاب های سازمان حفاظت از محیط زیست استان گیلان هم 25 مردادماه سال گذشته خبر داد که «در دومین نشست زیرکارگروه حفاظت از اکوسیستم تالاب انزلی درخواست اداره کل بنادر و دریانوردی مبنی بر لایروبی روگاهای اصلی تالاب و حوضچه بندر در قالب پروژه ارزیابی زیست محیطی ارائه و بررسی شده است» اما هم زمان به ایسنا گفت: لایروبی روگاهای تالاب بدون انجام مطالعه و ارزیابی درست، تبعات منفی گسترده ای بر پیکره اصلی تالاب دارد.
حسین یونسی، مدیرکل بنادر و کشتیرانی استان گیلان 25 مرداد سال گذشته خبر داد که «600 هزار مترمکعب از تالاب انزلی» لایروبی خواهد شد و گفت هدف اصلی، «روگاه های اصلی آبرسانی تالاب و مسیرهای اصلی گردشگری قایقرانی تالاب» است. البته او هم تاکید کرده است که لایروبی «به تنهایی پاسخگو نیست و باید همزمان عملیات آبخیزداری و دریافت حق آبه تالاب نیز» دنبال شود.
بنابراین پرسش این است که با «ورود سالانه، 250 هزار مترمکعب رسوبات طبیعی و خانگی و صنعتی از 10 رودخانه و 5 شهرستان» به تالاب انزلی، چگونه لایروبی بدون دریافت حق آبه، می تواند به حیات مجدد این تالاب کمک کند؟ آن هم در شرایطی که استان گیلان هم مانند تمامی استان های کشور، در وضعیت بد امتداد خشکسالی و کاهش منابع آب شیرین قرار دارد. ازاین رو موضوع فقط به ورود فاضلاب انسانی به تالاب انزلی محدود نمی شود و آن طور که «شینا انصاری»، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست 30 آذر امسال گفته بود: «در دهه های گذشته حق آبه های زیست محیطی یا سهم طبیعی به بیشتر تالاب ها ازجمله پریشان، شادگان، هامون، جازموریان و حتی دریاچه ارومیه داده نشده و 43 درصد از مساحت این تالاب ها با شدت بیشتر و یا کمتر در معرض خشکی قرار گرفته است.» مطابق تحلیل پژوهشگران بوم شناسی، تمامی تالاب های کشور به دلیل بهره برداری های غلط از منابع آب با مشکل مواجه هستند و این ناشی از دست کاری در چرخه هیدرولیکی و برداشت های غلط در حوضه آبریز است. به ویژه آن که ما در حال برداشت بیش از 80درصد از منابع آبی تجدیدپذیرمان هستیم و برداشت بسیار زیاد آب در بالادست حوضه موجب شده آب کمتری به پایین دست و تالاب برسد. براین اساس باید تاکید کرد که دخالت انسانی به شکل برداشت بی رویه از منابع آبی، یکی از علل اصلی خشک شدن تالاب هاست و ازآنجاکه در دوران خشکسالی نیز قرار داریم، این عوامل دست به دست هم داده تا بین 90 تا 100 درصد مساحت برخی تالاب های کشور خشک شود.
با این تفاسیر، لایروبی تالاب انزلی تاثیرگذار است یا صرفا مسکنی موقتی خواهد بود؟
محمد کهنسال نودهی از کنشگران فعال محیط زیست انزلی در این زمینه به خبرگزاری ایرنا پاسخ می دهد: «تالاب علی رغم این که یک بوم سازگان یکپارچه است اما به مثابه بدن یک موجود زنده اجزایی به هم پیوسته دارد که هر کدام در عین پیوستگی و وابستگی کارکردی مستقل دارند و همان گونه که راهکار درمان کبد با قلب و ریه متفاوت است، راه درمان بخش های مختلف تالاب نیز متفاوت است و با ارائه هر راهکاری باید خود را در معرض چند پرسش قرار دهیم؛ این که استفاده از هر راهکاری در کدام بخش تالاب، در چه زمانی، به چه اندازه و چگونه باشد؟ آیا این همه لایروبی که در سال های گذشته رخ داده تالاب را نجات داده است؟ پاسخ به روشنی خیر است. پس با این حساب باید بگوییم که لایروبی روشی غلط است؟ پاسخ این پرسش هم خیر است. نکته اینجا است که وقتی تمام اعضا یا اجزای یک پیکر بیمار هستند تا دست به اقدام درست برای رفع بیماری همه اجزا نزنیم به نتیجه نخواهیم رسید یا بدتر از آن اگر داروی کبد را برای قلب و داروی قلب را برای ریه و داروی ریه را برای روده استفاده کنیم نه تنها درمانی رخ نخواهد داد بلکه بر بیماری خواهیم افزود.»گرچه تاکنون حجم اعتبارات تخصیص یافته برای تالاب و فعالیت های انجام شده در آن هیچ تناسبی با عمق فاجعه نداشته اما همین اعتبارات کم تخصیص یافته و فعالیت های انجام شده نیز هیچ گاه به درستی ارزیابی نشده است که ببینیم لایروبی در کدام نقاط موثر و در کجا بی فایده بوده است. به روایت کهنسال، «این معضل مختص به لایروبی نیست. مثلا در خصوص تله های رسوب اجرا شده نیز همین مشکل وجود دارد. هنوز کسی نمی داند که آیا تله های رسوب مثمر ثمر بوده اند، اگر بوده اند چرا ادامه نیافته اند؟ اگر مثمر ثمر نبوده اند علت چه بوده، آیا از اساس راهکار اشتباهی بوده اند؟ یا منطقه تعیین شده غلط بوده؟ یا مطالعه درست انجام نشده؟ یا اجرای بدی صورت گرفته؟ یا بهره برداری درست انجام نشده است؟ با اطمینان می گویم که اگر این سوالات را از مسئولان مرتبط اعم از سازمان محیط زیست یا جهاد کشاورزی (که گویا مجری آن طرح بودند) هم سوال کنیم هیچ پاسخ منسجمی نخواهیم گرفت چون از پایه بررسی و ارزیابی صورت نگرفته است. بنابراین به جز فعالیت هایی مانند تکمیل سامانه های فاضلاب شهری و روستایی حوضه، مدیریت پسماند و شیرابه حوضه، انجام فعالیت های آبخیزداری در بالادست، جلوگیری از جنگل تراشی و نابودی مرتع در بالادست و موارد مشخصی از این دست که باید به صورت مستمر انجام شود و هر حرکت دیگری در بستر و حریم تالاب تا وقتی مسئله را درست تبیین نکرده و تیمی متشکل از متخصصین زمینه های مختلف در خصوص آن نیاندیشند، بی فایده بوده و گاه حتی مسکن هم نیست و ممکن است به فرآیند نابودی تالاب شتاب بخشد.»هادی حق شناس، استاندار گیلان نیز دراین باره توضیح می دهد که فقط در عمق پنج متری تالاب انزلی با وسعت 200 هزار مترمربع، حدود یک میلیارد مترمکعب پساب انباشت شده است و اگر تمام تجهیزات لایروبی کشور در استان گیلان به کار گرفته شود، فقط می تواند 30 میلیون مترمکعب پساب را لایروبی کند. بنابراین راه حل، لایروبی تالاب نیست، بلکه باید ورودی های پساب به تالاب قطع شود و تدبیر لازم و کارشناسی شده ای در دستور کار قرار گیرد و از وخامت بیشتر اوضاع تالاب انزلی با احداث تصفیه خانه فاضلاب در شهر رشت، صومعه سرا و انزلی جلوگیری شود.عمق کم چاه های آب در گیلان سبب می شود آب آشامیدنی این استان بیشتر در معرض آلاینده ها باشد و آب گیلان به راحتی قابل آلوده شدن بوده و این در حالی است که میانگین اجرای طرح های آب و فاضلاب و تصفیه در ایران 66 درصد و در گیلان26 درصد است و این رقم کمی است!