آرشیو پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۳، شماره ۶۲۵۰
محیط زیست
۱۴

نادیده گرفتن اثرات زیست محیطی در سدسازی اکوسیستم های آبی ایران را دگرگون کرده است

سدسازی؛ توسعه یا نابودی منابع؟

حمید ملازاده

دنیای اقتصاد : در شرایط اقلیمی خشک و کم آب ایران، سدسازی به عنوان یکی از ابزارهای اصلی مهار سیلاب، تامین آب کشاورزی و تولید انرژی هیدروالکتریک مطرح شده است. از دهه های گذشته، دولت ایران سرمایه گذاری های عظیمی در ساخت سدهای بزرگ و کوچک انجام داده تا بتواند با بهره گیری از آب های بارانی، منابع آبی را در فصول خشک تنظیم کند، با این حال با وجود فواید اقتصادی و فنی سدها، نگرانی های جدی درباره پیامدهای زیست محیطی و اجتماعی آنها وجود دارد. این مقاله به بررسی تاثیرات مثبت و منفی سدسازی در ایران، به همراه مقایسه تجربیات بین المللی در این زمینه می پردازد تا تصویری جامع از وضعیت موجود ارائه دهد.

یکی از مهم ترین دلایلی که سدسازی در ایران از گذشته تاکنون مورد استقبال قرارگرفته، امکان ذخیره سازی آب در فصول بارانی و استفاده از آن در فصول خشک است. با احداث سد، کشاورزان قادر به استفاده از آب تنظیم شده برای آبیاری محصولات آب بر می شوند که این موضوع موجب افزایش بازدهی کشاورزی و رشد ارزش تولیدات می شود.

به علاوه، سدها به عنوان ابزاری برای کنترل سیلاب و جلوگیری از خسارات ناشی از آن، نقش مهمی در حفظ زیرساخت های شهری و روستایی ایفا می کنند. تولید انرژی هیدروالکتریک نیز یکی دیگر از مزایای سدسازی است؛ انرژی تولیدی از سدها پاک و تجدیدپذیر بوده و در کاهش وابستگی به سوخت های فسیلی موثر است. تحقیقات منتشرشده توسط دانشگاه های معتبر ایران نشان می دهد؛ در شهرستان هایی که سد احداث شده است، افزایش قابل توجهی در سطح زیرکشت محصولات آبی و ارزش تولیدات کشاورزی دیده می شود. به علاوه، این پروژه ها به ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی در مناطق محلی کمک کرده اند.

چالش های سدسازی

به رغم فواید فوق، سدسازی در ایران با چالش های متعددی نیز مواجه است. یکی از اصلی ترین مشکلات، کاهش جریان آب در مناطق پایین دست است. به دلیل نگهداری آب در مخازن سد، رودخانه ها در مناطق پایین دست دچار کاهش جریان شده و این موضوع منجر به کاهش آب های جاری، افت سطح آب های زیرزمینی و تغییر الگوی هیدرولوژیکی می شود، در نتیجه کشاورزان در این مناطق شاهد کاهش بهره وری و تغییر در الگوی کشت محصولات هستند.

یکی از معایب سدسازی، افزایش تبخیر آب در مناطق خشک است؛ زیرا آب ذخیره شده در مخازن به دلیل تابش شدید آفتاب تبخیر بیشتری دارد که منجر به ازدست رفتن آب تجدیدپذیر می شود، همچنین سدها جریان طبیعی رودخانه ها را تغییرداده و مانع عبور موجودات زنده مانند ماهیان می شوند که این امر باعث کاهش تنوع زیستی و اختلال در چرخه های طبیعی اکوسیستم های آبی می شود. از سوی دیگر، احداث سدها در برخی مناطق موجب جابه جایی جمعیت ها و ایجاد مشکلات اجتماعی از جمله ازدست رفتن سرزمین های کشاورزی و سکونتگاه های روستایی شده است. افزون بر این، افزایش دسترسی به آب در مناطق محل احداث سد، کشاورزان را به کشت محصولات آب بر تشویق می کند؛ امری که در شرایط کم آبی می تواند به مصرف بی رویه آب و تشدید بحران کم آبی منجر شود. سد گتوند علیا، واقع بر رودخانه کارون در استان خوزستان، نمونه ای بارز از پروژه های سدسازی در ایران است که به پیامدهای زیست محیطی و اجتماعی گسترده ای منجر شده است. احداث این سد، علاوه بر جابه جایی اجباری سکونتگاه های محلی، به تغییرات عمده در اکوسیستم های آبی منطقه نیز انجامیده است. مطالعات نشان داده اند که این پروژه تاثیرات منفی قابل توجهی بر محیط زیست و جوامع محلی داشته است.

تجربیات بین المللی

در بسیاری از کشورها، سدسازی به عنوان ابزاری برای توسعه اقتصادی و عاملی با پیامدهای زیست محیطی منفی مورد بررسی قرارگرفته است.

در هند، پروژه های بزرگی مانند سدهای نیلگون در جنوب این کشور، ضمن تامین آب و انرژی، به تغییر الگوی جریان رودخانه ها و کاهش تنوع زیستی منجر شده اند. چین با سد عظیم سه گو، تامین آب و تولید انرژی را افزایش داده اما با جابه جایی میلیون ها نفر و تغییر اکوسیستم یانگ تسه مواجه شده است. در آفریقا، سدسازی برای کنترل سیلاب و تامین آب کشاورزی انجام شده، اما مدیریت نادرست منابع آب چالش هایی را به همراه داشته است. در آمریکا و اروپا، تجربه سدسازی به اصلاح قوانین و اجرای ارزیابی های زیست محیطی منجر شده تا پیامدهای ناخواسته کاهش یابد. این تجربیات نشان می دهد؛ در کنار توسعه، مدیریت پایدار منابع آب ضروری است.

مقایسه وضعیت ایران

اگرچه ایران با چالش های اقلیمی و کم آبی دست وپنجه نرم می کند و نیاز مبرمی به منابع آبی دارد، اما در روند سدسازی تجربیات کشورهای دیگر نشان می دهد؛ بدون ارزیابی جامع و برنامه ریزی دقیق، پروژه های سدسازی می توانند پیامدهای منفی جدی به همراه داشته باشند. در ایران، با وجود اینکه سدهایی برای تامین آب و انرژی احداث شده اند، برخی از این پروژه ها به دلیل عدم توجه به اثرات زیست محیطی و اجتماعی، موجب کاهش آب های پایین دست و تغییرات ناخواسته در اکوسیستم های آبی شده اند. برخلاف کشورهای توسعه یافته که پس از ساخت سدهای بزرگ اقدام به تدوین قوانین دقیق و نظارت مداوم می کنند، در ایران هنوز نیاز به تدوین چارچوب های قانونی جامع برای ارزیابی قبل و بعد از احداث سدها احساس می شود. یکی از تفاوت های اصلی در تجربه های بین المللی با ایران، توجه بیشتر به بازنگری و بهبود عملکرد سدهای قدیمی است. کشورهای اروپایی و آمریکا، پس از گذشت چند دهه از احداث سدها، اقدام به اجرای پروژه های بهبود عملکرد و کاهش اثرات منفی زیست محیطی سدها کرده اند؛ درحالی که در ایران همچنان ساخت سدهای جدید بدون درنظرگرفتن تمامی پیامدهای زیست محیطی و اجتماعی ادامه دارد.

با توجه به تجربیات داخلی و بین المللی، چالش ها و راهکارهای مهمی برای سدسازی در ایران مطرح است. یکی از مهم ترین درس هایی که از کشورهای توسعه یافته گرفته می شود، الزام به اجرای ارزیابی های جامع زیست محیطی و اجتماعی پیش از شروع هر پروژه سدسازی است تا از بروز مشکلات ناخواسته جلوگیری شود. بهبود مدیریت منابع آب نیز از طریق استفاده از فناوری های نوین مانند هوش مصنوعی و سیستم های هوشمند می تواند کارآیی سدها را افزایش داده و هدررفت آب را کاهش دهد، موضوعی که تجربه های موفق در کشورهای پیشرفته آن را تایید می کنند. از سوی دیگر، به دلیل تاثیر متفاوت سدها بر مناطق بالا و پایین دست، لازم است سیاستگذاران از مناطق پایین دست حمایت های مالی و اقتصادی ویژه ای ارائه دهند تا کاهش آب ورودی و پیامدهای منفی آن جبران شود، همچنین تشویق کشاورزان به استفاده از روش های آبیاری کارآمد و انتخاب محصولات متناسب با شرایط اقلیمی می تواند از مصرف بی رویه آب جلوگیری کرده و بحران کم آبی را کاهش دهد.

بازنگری و بهبود عملکرد سدهای موجود که تجربه های بین المللی نشان داده اند می تواند هم بهره وری سدها را افزایش دهد و هم اثرات منفی زیست محیطی را کاهش دهد، از دیگر نکات مهمی است که ایران باید در دستور کار خود قرار دهد. سرمایه گذاری های سنگین در حوزه سدسازی در ایران، با وجود تامین آب، کنترل سیلاب و تولید انرژی هیدروالکتریک، پیامدهای قابل توجهی از نظر اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی به همراه داشته است. در شهرستان های محل احداث سد، افزایش بازده کشاورزی و ارزش تولیدات به وضوح مشهود است، اما در مناطق پایین دست به دلیل کاهش جریان آب و تغییر در الگوی آب رسانی، شاهد کاهش بهره وری و بروز مشکلات زیست محیطی هستیم. تجربیات بین المللی، به ویژه از هند، چین، آفریقا و کشورهای توسعه یافته ای مانند آمریکا و اروپا، نشان می دهد؛ در کنار منافع سدها، پیامدهای منفی آن نیز باید به دقت ارزیابی و مدیریت شود.