آرشیو یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۳، شماره ۶۰۰۷
جهان
۳
ترجمه

ترامپ قادر به اجرای دکترین «نیکسون معکوس» نیست

ماموریت ناممکن!

چارو سودان کاستوری/ کارشناس مسائل بین الملل

ارین هیلو /کارشناس مسائل بین الملل

پس از آنکه دونالد ترامپ در تاریخ 28 فوریه در دفتر بیضی با ولودیمیر زلنسکی همتای اوکراینی اش دیداری پرتنش داشت، شکاف های عمیق میان واشنگتن و کی یف را افشا نمود. در همان بازه زمانی ناظران با یک ابهام بزرگ روبه رو شدند و آن اینکه چه عاملی ترامپ را وادار کرده تا نسبت به پوتین ملایم تر برخورد کند. همزمان با طرح این سوال، برخی استراتژیست ها بر این باورند که ترامپ در حال انجام یک مانور ژئوپلیتیکی ظریف است یعنی با نزدیک کردن روسیه به ایالات متحده، تلاش دارد این کشور را از چین دور کند. گروهی دیگر نیز از رویکرد ترامپ تحت عنوان «نیکسون معکوس» یاد می کنند که البته اشاره دارد به آشتی تاریخی ریچارد نیکسون رییس جمهور وقت با چین در دهه 1970 که با این اقدام روابط امریکا و چین بعد از تقریبا 25 سال تنش احیا شد و در عین حال شکافی بین اتحاد جماهیر شوروی و چین ایجاد کرد. حال سوال این است که آیا تحرکات ترامپ بخشی از یک محاسبه دیپلماتیک برای تضعیف روابطی است که در سال های اخیر به طور چشمگیری میان روسیه و چین تقویت شده است؟ نوع تعاملات جنجالی رییس جمهور امریکا در قبال پوتین در شرایطی برجسته شده که رییس جمهور امریکا همزمان سیگنال هایی را به چین ارسال کرده تا روابطش با این کشور را بهبود بخشد که این موضوع فرضیات مبنی بر اینکه او در تلاش است مسکو را از پکن جدا کند را تضعیف می کند. ناظران همچنین بر این باورند که هیچ اقدامی ازسوی امریکا نمی تواند باعث شود پوتین روابط خود با چین را به خطر بیندازد. در عوض، تحرکات ترامپ حتی ممکن است درنهایت به نفع پکن تمام شود. به گفته ویلیام جکسون و مارک ویلیامز، اقتصاددانان شرکت مشاوره اقتصادی مستقل «کاپیتال اکونومیکس» مستقر در بریتانیا درحالی که ترامپ با وعده پایان دادن به جنگ روسیه و اوکراین برای ریاست جمهوری کاندیدا شد، اما تحرکات اخیرش برای برقراری ارتباط با پوتین پس از ورود به کاخ سفید فراتر از گفت وگوهای صلح رفته است. به ادعای برخی منابع، به نظر می رسد که رییس جمهور مصمم به بازسازی گسترده روابط ایالات متحده و روسیه است، اما گروهی مدعی اند پشت پرده رویکرد ترامپ احتمالا برنامه بلندمدت تری نهفته است. ریچارد لاتواک تاریخ نگار و استراتژیست طی مقاله ای که در ماه مارس نوشت، استدلال کرد که اختلاف کاخ سفید با زلنسکی و همچنین تشدید فشارها برای وادار کردن اوکراین به مصالحه در راستای هدفی بزرگ تر و بلندمدت تر ترامپ یعنی بی اثر کردن تلاش های چین انجام شد. همزمان مایکل کلارک، تاریخ نگار و کارشناس استراتژیک دانشگاه دیکین در استرالیا در گفت وگو با الجزیره وضعیت کنونی را مشابه شرایطی که نیکسون و کیسینجر در سال های 1970-1969 با آن مواجه شدند، نمی داند، چراکه زمانی که نیکسون در سال 1971 با مائو تسه تونگ در پکن دیدار کرد، روابط بین اتحاد جماهیر شوروی و چین در سراشیبی سقوط قرار داشت. درحالی که امروز روسیه و چین بیش از هر زمان دیگری به واسطه همکاری های اقتصادی، نظامی و استراتژیک قوی و نفرت مشترک از غرب به هم نزدیک تر هستند. با این همه اما همچنان رویکرد ترامپ به چین چندان واضح به نظر نمی رسد. ترامپ نیز تعرفه 20درصدی بر واردات چینی وضع کرده است و همزمان از رابطه عالی خودش با شی جین پینگ سخن گفته و احتمال توافق تجاری جدید با پکن را مطرح کرده است. در حالی که ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود نظرات مثبتی در مورد پوتین داشت، روابط ایالات متحده و روسیه چندان بهبود نیافت. به واقع، ترامپ تحریم های جدیدی علیه روسیه و کره شمالی تحت قانون مقابله با دشمنان امریکا از طریق تحریم ها (CAATSA) اعمال کرد. اما این جنگ اوکراین بود که هرگونه چشم انداز برای بهبود روابط را پایان داد. در دوران ریاست جمهوری جو بایدن، ایالات متحده، اوکراین را تسلیح و تامین مالی کرد تا در برابر روسیه مقاومت کند. اکنون نیز همان طور که ایالات متحده برای توافق صلح به اوکراین فشار می آورد، ترامپ نیز پیشنهاد کرده که اگر روسیه همکاری نکند، ممکن است تحریم های اضافی علیه این کشور اعمال کند. علی واینی، پژوهشگر ارشد روابط ایالات متحده و چین در گروه بحران بین المللی، می گوید: «هیچ دلیلی برای اینکه بگوییم پوتین سیاست خارجی دولت دوم ترامپ را نرمال تلقی کند، وجود ندارد؛ پوتین احتمالا یک فرصت کوتاه مدت برای به دست آوردن امتیازهای تاکتیکی از یک طرف معامله گر می بیند، از همین رو برای اصلاح اساسی روابط ایالات متحده و روسیه گامی برنمی دارد.» درگیری های اوکراین وابستگی روسیه به چین را عمیق تر کرده است؛ کشوری که در زمانی که مسکو با تحریم های شدید روبه رو بوده، به عنوان یک نجات دهنده حیاتی برای همسایه شمالی خود ظاهر شده است. به گفته کارشناسان، اما انگیزه چین و روسیه برای تعمیق مراوداتشان ساختاری است. اکنون نیز به ادعای ناظران روسیه و چین به شکل قدرتمندی هم صدا هستند و انگیزه های واضحی برای ادامه این هم راستایی دارند و به نظر می رسد که دولت ترامپ نیز هیچ ایده روشنی برای جدایی این دو بازیگر ندارد. با این همه به طور قطع، امتیازات ترامپ در مورد اوکراین برای پوتین مهم خواهد بود، اما این امتیازات نمی توانند آنچه را که پوتین از هم راستایی ادامه دارش با پکن به دست می آورد، تحت الشعاع قرار دهد.