علی بیت اللهی، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در گفت و گو با «اعتماد» درباره فراگیری تنش در نوار گسل های ایران و ترکیه هشدار داد
زلزله استانبول، هشداری برای ایران
از نظر لرزه زمین ساختی، در نگاهی به نقشه ناحیه ای کشورهای ایران و ترکیه، می بینیم که امتداد شمال غربی زاگرس با چرخشی به سمت غرب، موجب ایجاد گسل های بزرگ در ترکیه با راستای شرقی غربی شده است. راستای این گسل ها به سمت ایران، چرخش شمال غرب/ جنوب شرق است که در واقع همان منطقه زاگرس را شامل می شود. به خاطر داریم که زلزله بزرگ ازگله کرمانشاه (تاریخ) در امتداد گسل پیشانی کوهستان زاگرس رخ داد. در ناحیه آذربایجان غربی به سمت مرز ترکیه، روند این گسل ها با چرخشی به سمت غرب ترکیه و شهرهای پرجمعیتی مثل استانبول امتداد پیدا می کند. این چرخش هم، ناشی از حرکت صفحه ای است که هم در لرزه خیزی ایران و هم در لرزه خیزی ترکیه به شدت تاثیرگذار شده است. بنابراین در جواب سوال شما، از دیدگاه ناحیه ای باید گفت که محدوده تحت تاثیر این زلزله، از هم گسسته نیست بلکه محدوده تجمع تنش است که مدتی بعد از زلزله کرمانشاه، زمین لرزه پرقدرت و وحشتناکی هم در شهرهای البیستان و پازارجیک استان قهرمان مرش ترکیه رخ داد و ظهر (تاریخ اردیبهشت امسال) هم زمین لرزه ای با بزرگای 6.2 در جنوب استانبول و در وسط دریای مرمره اتفاق افتاد. یادمان باشد که امتداد این گسل از مجاورت شهر استانبول می تواند زمین لرزه های بزرگ تری حتی زلزله های بزرگ تر از 7 را هم ایجاد کند که با توجه به تعداد بسیار زیاد جمعیت ساکن در این شهر و همچنین، گستردگی بافت های فرسوده در استانبول، فاجعه ای مشابه یک زلزله مورد انتظار برای تهران رقم خواهد خورد. بنابراین، محدوده گسل ها و وقوع زلزله، معرف وجود یک تنش تکتونیکی گسترده، هم در غرب ایران و هم در ترکیه است و این ارتباط و تاثیرگذاری، کاملا مشهود است.
اقدامات پیشگیرانه زلزله با محور پیش بینی و هشدار زودهنگام و پاسخ سریع، شامل دو ساز و کار مجزاست. آنچه به عنوان اقدامات پیشگیرانه نجات بخش، مدنظر است، سامانه هشدار سریع است که با توجه به زمان وقوع زلزله و انعکاس امواج و ارتعاشات به عنوان نشانه های هشدار، فرصت برای فرار ساکنان ساختمان های کم ارتفاع فراهم کرده و همچنین، امکان توقف فعالیت سامانه و زیرساخت هایی همچون شبکه گاز یا خطوط ریلی هم میسر می شود. بنابراین، سامانه هشدار سریع با رویکرد امکان پذیر شدن اقدامات پیشگیرانه در ثانیه های قبل از امواج مخرب زلزله راه اندازی می شود. این سامانه در برخی کشورها ایجاد شده و در برخی کشورها هم با توجه به خصوصیات لرزه ای منطقه، می تواند بسیار مفید باشد چون این فرصت زمانی هرچند کوتاه، حداقل برای زمین لرزه های پرقدرت یا زلزله های منجر به سونامی و حتی زمین لرزه هایی در فواصل جغرافیایی دورتر، یک اقدام پیشگیرانه موثر محسوب می شود و بنابراین، یک اقدام مفید است. اما باید در نظر داشت که هر چقدر فاصله زلزله از یک کلانشهر مثل تهران دورتر باشد، اثرات تخریبی کمتری دارد اما هرچه فاصله زلزله به یک مرکز جمعیتی بزرگ مثل تهران، کمتر و نزدیک تر باشد، فاصله زمانی هشدار سریع حتی به کمتر از 5 ثانیه می رسد که می توان گفت در این فاصله زمانی، با توجه به قدرت زمین لرزه، هیچ اقدامی ممکن نیست. اما شهر استانبول به سامانه پاسخ سریع هم مجهز است که این سامانه با توجه به تعدد ایستگاه های شتاب نگاشتی، امکان شناسایی مکان های با تخریب گسترده را برای مدیران بحران فراهم می کند. در مجموع می توان گفت که تجهیز شهرها به این سامانه ها یک اقدام مثبت است ولی در نهایت، تاثیری در کاهش خسارت زلزله ندارند و باعث نجات جان انسان ها یا مانع از تخریب ساختمان ها نمی شوند چون ساختمان، قادر به فرار از زلزله نیست و در زمین لرزه پرقدرت تخریب می شود. ولی فعالیت سامانه های هشدار سریع می تواند کمک کند که در همان چند ثانیه، شبکه های انتقال سوخت و حرکت قطارها متوقف شود مشروط به اینکه مدیران این شبکه ها هم آموزش کافی ببینند تا با این سامانه ها بتوانند عوارض ناشی از زلزله را کاهش بدهند اما در نهایت، ساختمان غیر مقاوم و ضعیف حتی با وجود فعالیت این سامانه ها، قادر به مقاومت در برابر زلزله نیست و این سامانه ها باعث کاهش خسارات زلزله به ساختمان های ضعیف نخواهد شد. رویکرد اصلی و ضروری برای کاهش خسارات جانی و مالی در کشور ما چیست؟ آنچه زلزله را به یک پدیده دهشتناک و ترسناک تبدیل می کند، تخریب ساختمان و آوار این تخریب و جان دادن انسان زیر چنین آواری است. اگر ساختمان ها مقاوم باشند، زلزله هیچ تلفات جانی نخواهد داشت و بنابراین، وقوع زمین لرزه در منطقه سکونت چادرنشین ها، هیچ آواری به جا نمی گذارد و هیچ انسانی در این منطقه نمی میرد. اصل پیشگیری لرزه ای در تمام کشورهای پیشرفته مثل ژاپن، مقاوم سازی سازه هاست و شاهدیم که در زمین لرزه های پرقدرت در ژاپن، ترسی از فروریزش ساختمان نیست بابت مقاومت سازها، اطمینان کافی وجود دارد و البته مقاومت ساختمان ها در زمین لرزه های پرقدرت ژاپن هم اثبات شده است. بنابراین، مهم ترین رویکرد موثر در کاهش خسارت و تلفات زلزله ها، ساخت و ساز اصولی و مقاوم در برابر زمین لرزه است. در زلزله ازگله کرمانشاه و در بعضی خیابان های سرپل ذهاب، شاهد بودیم که ساختمان های یک طرف خیابان، به طور کامل تخریب شده بود ولی ساختمان های طرف دیگر همین خیابان، به دلیل رعایت اصول و آیین نامه های ساخت و ساز، سرپا بودند که البته من هم تمام این موارد را ثبت کردم. سامانه های موثر در کاهش خسارات یا نمایش مناطق دچار خسارت گسترده با هدف هدایت گروه های امداد و نجات هم البته باید در کنار آموزش همگانی درباره نقاط ایمن شهر یا جا نمایی کم خطر در منازل و تمرین این آموزه ها فعال باشد.
من در بررسی هایی که داشتم، رابطه آماری و عددی بین وقوع و شدت زمین لرزه ها با تشدید پدیده فرونشست ندیدم. دلیل نبود این ارتباط این است که کانون زمین لرزه ها در اعماق 10 یا 15 یا 20 کیلومتری است در حالی که فرونشست ناشی از افت سطح آب زیرزمینی، در عمق 50 یا 100 یا 200 متری زمین اتفاق می افتد. البته ممکن است در برخی نقاط دچار فرونشست، زلزله اتفاق بیفتد ولی به این معنا نیست که فرونشست موجب رخداد زلزله باشد چه بسا که اگر در این مناطق، فرونشست نباشد، زلزله ناشی از فعالیت گسل رخ خواهد داد. بنابراین، رابطه مستقیم و اثبات شده ای بین فرونشست زمین و زلزله وجود ندارد و من هم در مقالات و مطالعات هیچ حدس و گمانی درباره ارتباط وقوع زلزله در مناطق دچار فرونشست ندیدم و حتی هیچ دلیل قانع کننده ای هم درباره وقوع زلزله به دلیل فرونشست وجود ندارد. اما من به سوال شما از زاویه دیگری جواب می دهم و می گویم که وقوع فرونشست زمین، ریسک زلزله را افزایش می دهد چون با وقوع فرونشست در پهنه محیط های شهری و روستایی، ساختمان ها ترک می خورند و شکاف برمی دارند. ما موارد فرونشست را ثبت کردیم و گزارش دادیم و گفتیم که هر آنچه از ترک و شکاف های عجیب در آثار تاریخی و در نقاط مختلف کشور و در اصفهان و مشهد و جنوب تهران و ورامین و سمنان و یزد و استان فارس و اقصی نقاط کشور مشاهده می کنیم، ناشی از فرونشست زمین است. ترک خوردگی پی و دیواره های ساختمان ها بر اثر فرونشست زمین و استمرار انتقال تنش فرونشست به ساختمان ها و مستحدثات و تخریب و شکاف و ترک های جزیی در زیربنا و فونداسیون بناها، حتما باعث تضعیف ساختمان ها می شود و زلزله ای با قدرت متوسط، می تواند همین ساختمان های تضعیف شده را به طور کامل تخریب کند. بنابراین وقتی می گوییم فرونشست، ریسک زلزله را افزایش می دهد، به این معناست که چون فرونشست، آسیب پذیری ساختمان را افزایش داده و درجه مقاومت ساختمان ها را کاهش می دهد، وقوع یک زلزله کوچک تر هم می تواند برای این محیط و این گستره خسارت بار باشد چون به دنبال افزایش درجه آسیب پذیری مستحدثات، ریسک لرزه ای این ناحیه هم افزایش می یابد و از این منظر، ارتباط فرونشست زمین و زمین لرزه، کاملا واضح و قابل اثبات است. نکته مهم این است که اثر فرونشستی زمین، فقط متوجه یک ساختمان نیست بلکه یک اثر ناحیه ای است. من توجه شما را به پهنه فرونشستی جنوب تهران جلب می کنم. طول این پهنه بیش از 70 کیلومتر و عرض این پهنه حدود 30 کیلومتر است. روی این پهنه فرونشستی در جنوب تهران، بیش از 3 میلیون نفر ساکن هستند. وقتی از 3 میلیون نفر جمعیت ساکن صحبت می کنیم به این معناست که در این محدوده، به طور میانگین حدود یک میلیون واحد مسکونی در معرض خسارات نمایان یا پنهان فرونشست است و تضعیف ساختمان ها در این محدوده به معنای ضعف سازه ای در یک ناحیه است و زلزله هم یک ناحیه را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین، زلزله ای با شدت متوسط در این ناحیه، برای همین ساختمان هایی که قرار بوده در مقابل زلزله های با شدت بالا مقاوم باشند هم، یک زلزله خطرناک محسوب می شود. بنابراین، فرونشست، ریسک لرزه ای را بالا می برد و آسیب پذیری های ناشی از زلزله ها را افزایش خواهد داد.
از دیدگاه بررسی های ناحیه ای و لرزه زمین ساخت ناحیه ای، محدوده ای که تحت تنش قرار می گیرد در اثر حرکت سپر عربی است که هم صفحه آناتولی و ترکیه و هم ایران را تحت تنش قرار داده و فعال شدن گسل های زاگرس و البرز ناشی از فشارش این سپر به سمت شمال است. بنابراین، در مقیاس ناحیه ای، می توان منشا تنش تکتونیکی این دو ناحیه را یکسان در نظر گرفت. البته از سمت ایران حرکت صفحه هند به سمت شمال هم در قسمت های شرقی ایران تنش های تکتونیکی و زلزله های بزرگی ایجاد می کند که البته جدا از نوار زاگرس و البرز است. در مجموع زلزله های متعددی که در این یک ماه در امتداد نوار زاگرس و البرز و همچنین در ترکیه شاهد بودیم، پیام واضحی دارند؛ منطقه مذکور در معرض یک تنش تکتونیکی است و زلزله ها، نمودی از این تنش هستند و می توان گفت که منشا تنش در این دو منطقه هم کمابیش یکسان است. من از زلزله خسارت بار 2023 ترکیه مثال می زنم که 6 سال بعد از زلزله مهیب کرمانشاه رخ داد. پس این نواحی از نظر ژنتیکی، لرزه ای و زمین شناختی، تقریبا در معرض یک تنش مشابه قرار می گیرند اما شکستگی ناحیه و جابه جایی گسل ها، بسته به نوع توزیع تنش و حتی زمان، متفاوت خواهد بود اما می توانیم ارتباط در سطح و مقیاس ناحیه ای در این نوار را تایید کنیم.
بله. این تنش، بدون توقف است. فشاری که از سمت جنوب و جنوب غربی ایران به صفحه ایران وارد می شود، روند مستمر و دایمی است اما آزاد شدن این تنش تکتونیکی که همانا، شکستگی لایه های زمین و رخداد زلزله است، ممکن است با وقفه هایی همراه باشد به این معنا که این نیرو در لایه های درونی زمین انباشته می شود بدون اینکه زمین لرزه ای از خود نشان دهد و به محض وقوع گسیختگی در مرز انباشت این انرژی و تنش، زلزله های مهیب و گاه متوسط و خفیف رخ می دهند. بنابراین، تنش در این ناحیه دایمی است ولی ممکن است در بازه های زمانی، سکون لرزه ای یا رخداد متعدد زلزله ها را شاهد باشیم اما در هر حال، این وضع، روند طبیعی از رژیم لرزه خیزی ناحیه ایران ماست.