اشرف بروجردی در گفت و گو با «اعتماد» از حال و هوای مردم ایران در خصوص مذاکرات با آمریکا می گوید
اول مذاکره سپس توافق
مهم ترین جریان خبری مرتبط با این سفر برای ایرانیان، بحث خلیج فارس بود که نهایتا مشخص شد هیچ فرد و گروه و کشوری نمی تواند این حقیقت عریان و واقعیت تاریخی را انکار کند. روسای جمهور امریکا و سایر کشورها می آیند و می روند اما خیلج فارس همچنان خلیج فارس خواهد بود و تغییری ندارد. ایران بیشترین ساحل را در خلیج فارس دارد و تمدن ماناتری در این منطقه ایجاد کرده است. باقی اخبار مرتبط با این سفر، حاشیه هایی بودند که فاقد اهمیت بنیادین هستند.
مردم این روزها درخصوص تغییرات و اصلاحات احساس امیدی پیدا کرده اند و فکر می کنند از طریق مذاکره و اصلاحات داخلی می توان برخی کژکارکردی ها را اصلاح کرد. اما اینکه این تغییرات بتواند در زندگی فردی و اجتماعی آحاد مردم اثرگذار باشد نیازمند توافق است و مذاکرات به تنهایی کافی نیست. مذاکرات بخشی از پازل بهبود و اصلاح است. در اثر مذاکرات مثبت ممکن است به صورت مقطعی بازارها رونق نسبی پیدا کنند و شاخص های اقتصادی به سمت بهبود حرکت کنند. اما این بهبود پایدار نیست و با تکانه های بعدی ممکن است دوباره وضعیت نزولی شود. آنچه که مهم است، توافق احتمالی ایران و امریکاست. در مذاکرات، دو طرف گفت وگو می کنند و مطالبات را روی میز قرار می دهند، مساله مهم اما توافق طرفین است. تا از طریق توافق دو طرف به جایی برسند که این امیدواری نضج پیدا کند. در اثر توافق امید مردم به شکوفه نشسته و نشاط اجتماعی بیشتر می شود.
احساس می کنم مذاکرات مردم را از وادی یاس به وادی یاس و امید کشانده است. نوعی وضعیت برزخی که هر چند نشانه های امید پس از مذاکرات و تلاش های دولت برای بهبود روندهای اشتباه گذشته هویدا شده اما تجربه های قبلی مانع تراشی های مخالفان مذاکرات و توافق همچنین کاسبان تحریم باعث شده مردم نگران بر هم خوردن مذاکرات و توافق باشند. مردم هنوز امیدواری صددرصدی پیدا نکرده اند، مایوس هم نیستند و دورنمای روشنی می بینند. در صورتی که توافق نهایی شود، مردم از وادی یاس و امیدواری به سرزمین امید و نشاط کوچ می کنند و زندگی فردی و اجتماعی مردم شادابی بیشتری پیدا می کند.
مهم ترین مطالبه مردم رفع تحریم های اقتصادی است. کمر مردم زیر بار تحریم و تورم و گرانی و... خم شده است. حدود نیم قرن است این کشور با گرفتاری تحریم روبه رو است. مردم حق دارند یک زندگی عادی و روتین را از مسوولان طلب کنند. اگر رفع تحریم شود، سایر مطالبات مردم مثل رفاه بیشتر، قدرت خرید افزون تر و بهبود در شاخص های رشد را می توان محقق کرد. برای رفع تحریم ها هم به یک توافق پایدار نیاز داریم. اینکه امریکایی ها راستی آزمایی از برنامه هسته ای را طلب کرده اند، از طریق ایجاد یک کنسرسیوم بین المللی با محوریت آژانس بین المللی می توان آن را محقق کرد. بنابراین ما باید مانند سابق تاکید کنیم که آژانس نظارت های خود را افزایش دهد. این مهم در صورتی است که منافع ایران هم حفظ شود. ایران فراتر از راستی آزمایی در برنامه هسته ای خود مطالبه دیگری را نخواهد پذیرفت. اگر امریکا تصور کرده می تواند در حوزه مسائل موشکی و محدودسازی توان دفاعی، ایران را پای میز مذاکره بکشاند، اشتباه محض است. طبیعی است هر کشوری در دفاع از خود راهبرد و دکترینی داشه باشد و تجهیزات دفاعی مدنظر خود را تهیه کند. همین امروز توجه کنید که کشورهای همسایه ایران چند صد میلیارد دلار از امریکا تسلیحات نوین جنگی خریداری کرده اند، ایران برای ایجاد توزان در منطقه حتما باید توان دفاعی متعارفی داشته باشد. ایران در جایگاهی قرار دارد که می تواند بخشی از نیازهای تسلیحاتی خود را تامین کند، اگرچه موشک به تنهایی کفایت نمی کند و ایران باید در زمینه تولید یا خریداری هواپیماهای جنگی و سایر نیازها هم اقدام کند. ایران باید تسلیحات متعارفی متناسب با شرایط بین المللی داشته باشد و از طریق آن بازدارندگی لازم را ایجاد کند.
بحث های اقتصادی در صدر نیازهای ایران است، ایران برای بهبود شاخص های اقتصادی و افزایش رفاه عمومی به سرمایه گذاری نیاز دارد. این سرمایه گذاری ها می تواند داخلی یا خارجی باشند. اما مشکل تحریم ها باعث شده ریسک سرمایه گذاری در ایران بالا باشد و سرمایه گذاران نگران سرمایه گذاری هایشان باشند. برای این منظور قبل از هر چیز باید ریسک سرمایه گذاری در ایران را کاهش داد. اساسا تلاش دولت کاهش این ریسک است. برای کاهش ریسک ایران از یک طرف باید با امریکا و اروپا توافق کند و از سوی دیگر با پیوستن به fatf و... نقل و انتقال مالی و بانکی و تجاری اش را روان سازد. انتشار اخبار خوشایند از توافق احتمالی با امریکا همچنین تصویب پالرمو در مجمع در این راستاست. دولت متوجه نیاز کشور به سرمایه گذاری شده و تلاش دارد زمینه جذب این سرمایه ها را فراهم سازد. تا موتور اقتصادی ایران با سرعت بیشتری حرکت کند.
دولت در فاصله کمتر از 9 ماه توانسته بخش قابل توجهی از وعده های خود را محقق کند، اما اگر قرار باشد نقطه ضعفی برای دولت درنظر بگیریم، عدم اطلاع رسانی مناسب دستاوردهای خود است. دولت چهاردهم در بسیاری از حوزه ها عملکرد خوبی داشته اما این دستاوردها به خوبی منعکس نمی شود. البته این موضوع ممکن است به اخلاق شخص رییس جمهور در دوری از هیاهوی او مرتبط باشد اما لازم است دولت استفاده مناسب تری از رسانه و دیپلماسی عمومی داشته باشد. دولت باید چارچوب معینی برای آینده ترسیم کند. باید راهبردهای کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت در حوزه اجرایی طراحی و عملیاتی شود.
این یک ضرورت غیرقابل انکار است. توافق در صورتی واجد اثرگذاری است که در داخل مشارکت عمومی افزایش یابد. دکتر پزشکیان هم معتقد به وفاق ملی است. البته باید توجه داشت که وفاق ملی در صورتی موفقیت آمیز خواهد بود که طرف مقابل هم به ضرورت های آن تن دهد. متاسفانه برخی طیف های تندرو در ایران فهم درستی از وفاق ندارند. آنها تصور می کنند وفاق یعنی اینکه هرچه که آنها از دولت می خواهند محقق شود بدون اینکه آنها نقشی در پیشبرد امور و حل مشکلات داشته باشند! این فهم درستی از وفاق نیست. باید از سوی گروه های مختلف پاسخ مناسبی به تلاش های دکتر پزشکیان داده شود. این کشور برای همه طیف ها، گروه ها و اقشار است و به یک جناح و اقلیت خاص اختصاص ندارد. باید این تکثرگرایی مورد تایید قرار گیرد.