دفتر کار استاد محمدرضا شجریان تخریب شد
خداحافظی با «دل آواز» در خیابان شریعتی
«دل آواز»، دفتر استاد آواز ایران تخریب شد.خبری کوتاه و دل آزار. شاید نام «دل آواز» به گوش خیلی ها ناآشنا باشد وهیچ گاه این فضای صمیمی را ندیده باشند، اما بی تردید استاد محمد رضا شجریان و خاطره سازی با صدایش را خوب به خاطر دارند؛ آثاری که با نام «دل آواز» جان گرفتند و به گوش جان مخاطب رسید.
موسسه فرهنگی -هنری «دل آواز» یکم اسفند 1356 به همت محمد رضا شجریان تاسیس شد.این موسسه ابتدا در خیابان 17شهریور فعالیت خود را آغازکرد و سال ها بعد به خیابان شریعتی، کوچه سودمند منتقل شد؛ ساختمانی قدیمی با یک معماری ساده که آجر به آجر آن، گواه روزهایی است که استاد شجریان، با یاران و همراهانش دور هم جمع می شدند و ساز و آواز راه می انداختند و تمرین های کنسرت درآن فضای گرم و دلنشین انجام می گرفت یا تولید و انتشار آلبوم هایی که با شناسنامه «دل آواز» به دست دلدادگان خسرو آواز ایران می رسید.از«خراسانیات»، «مرغ خوش خوان» و «طریق عشق» تا «بیداد»، «گنبد مینا»، «جام تهی» و «دلشدگان»، همه یادگار آن روزهاست. اما امروز از آن دفتر و خاطراتش، تنها یک نام ثبت شده باقی مانده است. نمی دانم آن زمان که محمد رضا شجریان نام این دفتر را «دل آواز» گذاشت، می دانست روزگاری دگر آوازی از دل این خانه برنخواهد آمد؟
مظفر شفیعی ازشاگردان بنام محمد رضا شجریان است و اردیبهشت 1359 آموزش ردیف را با استاد آغاز کرد و چندسالی درمحضر او تلمذ کرده است.این خواننده و مدرس آواز درگفت و گو با «ایران» ازخاطرات آن دوران گفت: «ساختمان اولیه دفتر«دل آواز» درجای دیگری بود و بعد به خیابان شریعتی منتقل شد و از آن دوران خاطرات بسیاری به یادگار مانده است. به یاد دارم آخرین باری که با استاد دراین دفتر دیدار داشتیم، سال 1395 بود. آقای شجریان قرار بود کنسرتی در قونیه برگزار کنند و در این دفتر با نوازندگان گروه مشغول تمرین بودند. روز بزرگی که هیچ گاه فراموش نمی کنم و سال تلخی که استاد خبر بیماری اش را رسانه ای کرد.جالب است بدانید یک سال قبل ازاین اتفاق(مهرماه 94)، دوستان کارگاه آموزشی «دل آواز» در همان دفتر برای استاد شجریان تولدی برگزار کردند که همچنان به خاطرمانده است. آن روز آقایان محسن کرامتی، حمیدرضا نوربخش، علی جهاندار، مجید درخشانی و قاسم رفعتی هم بودند و استاد، آوازی را در ابوعطا خواند و به یادگار ماند.»استاد شفیعی در ادامه صحبت هایش بیان کرد: «دفتر «دل آواز» برای دوستان و همکاران استاد شجریان هیچ گاه فراموش نمی شود و خاطرات بسیاری از آن روزها به یاد داریم. خانه یکی از دوستانم که اتفاقا اهل موسیقی است، دو- سه کوچه با «دل آواز» فاصله داشت و هرگاه به منزل او می رفتم، این مسیر را پیاده روی می کردم از کنار «دل آواز» می گذشتم و به یاد استاد شجریان و آن همدلی ها و مهربانی ها ونوع دوستی ها می افتادم و هنوز هم بسیاردلتنگ می شوم.»
داریوش پیرنیاکان، نوازنده تار و سه تار و آهنگساز، همکاری خود را با محمدرضا شجریان از سال 1358 آغاز کرد و حاصل این همکاری، کنسرت هایی در کشورهای آمریکا، کانادا، انگلستان، فرانسه، سوئیس، سوئد و نروژ و انتشار آلبوم های «یاد ایام»، «پیام نسیم»، «سرو چمان»، «رسوای دل»، «آسمان عشق»، «بهاریه»، «آرام جان» و«طریق عشق» بود. پیرنیاکان و محمدرضا شجریان فراتر از یک همکار و همنواز با یکدیگر ارتباط داشتند و ایشان درسال های اخیر در برابر برخی موضع گیری ها درباره محمدرضا شجریان واکنش بسیاری نشان داد.استاد پیرنیاکان در گفت و گو با «ایران» بیان کرد:«دفتراولیه «دل آواز» خیابان بختیار در خیابان 17 شهریور بود و حدود سال 64 این دفتر راه اندازی شد. ساختمان خیابان شریعتی کمتر از 10 سال قبل فعالیت خود را آغاز کرد و بسیاری از خاطرات من به همان ساختمان قدیمی برمی گردد. من سال ها در آنجا تدریس داشتم و کلید آن دست من بود. یک ساختمان کوچک سه طبقه که در طبقه اول آن دستگاه های تکثیر قرار داشت و کارهای آقای شجریان در آنجا تولید و منتشر می شد. در دیگر طبقات این ساختمان هم کارهای دفتری و تمرینات استاد و... انجام می گرفت.»این نوازنده در پایان صحبت هایش گفت: «دفتر«دل آواز» یادگار آقای شجریان بود و تمامی دستگاه های بسیار خوب ضبط ایشان در کنار آلبوم ها و آرشیو کارهای استاد دراین دفتر به یادگار باقی مانده بود و چه بهتر آنکه به موزه ای برای کارهای استاد تبدیل می شد.کما اینکه برای دیگر بزرگان فرهنگ و هنر این اتفاق شکل گرفته است.
برای «دل آواز» که دیگر نیست
موسسه فرهنگی هنری «دل آواز» تخریب شد. شاید به خیال بسیاری خبری ساده باشد و تکراری؛ همانند تمام آن تخریب ها و گود برداری هایی که در سطح شهر تهران می بینیم و خانه ها و مجتمع های بی قواره و زشت و بی هویتی که به جای آن سر به فلک می کشد تا جیبی بیش از گذشته پر پول شود. «دل آواز» اما تنها یک بنای ساده نبود. اگر چه از منظر معماری نه پیشینه مشخصی داشت و نه دنبال رو سبکی از نگاه هویت معماری بود اما اعتباری داشت به قامت فرهنگ این مملکت که ساکن گاه به گاهش نامی داشت به میراث برده از پیشینه هویت ملی و فرهنگی این سرزمین دیرپا، از حافظ و سعدی تا خیام و فردوسی و...که بنا ها اعتبارشان را از آدم هایی می گیرند که در آن مسکن داشتند و صدای پا و نفس هایشان بندبند آجرها و سنگ ها را هویت داده بود و گرنه اگر جز این بود تلی از خاک و سنگ و آجر و شیشه بیش تعریف نمی شد. «دل آواز» تا سال ها ملجا و پناهگاه عاشقان موسیقی و آواز اصیل ایرانی بود که در قامت محمد رضا شجریان تعریف می شد تا با تماس تلفنی به شماره«02177506610»برای کسب آخرین خبرها درباره آلبوم های استاد بتوان از آنجا خبری گرفت. «دل آواز» محل دیدارهای استاد با کسانی بود که شوق دیدارش را داشتند از «عالیم قاسم اف» نامی گرفته تا مردم علاقه مند به آواز اصیل ایرانی از سراسر کشور. «دل آواز» محل تولید و پخش آثار و آلبوم های استاد شجریان بود. «دل آواز» محل تمرین کنسرت های استاد در داخل و خارج از کشور بود. آیا نمی شد نهادهای فرهنگی همچون خانه موسیقی که روزگاری استاد شجریان عضو آن و سال ها رئیس شورای عالی آن بود اقدامی کند. می دانیم که توان خرید ملک را نداشتند اما ابزار اطلاع رسانی فروش «دل آواز» و تخریب احتمالی اش را که داشتند. تا بلکه کسی پیدا شود تا بلکه نهادهایی همچون شهرداری تهران و بنیاد حفظ آثار میراث فرهنگی و... آگاه شوند تا شاید به نحوی جلوی تخریب آن گرفته شود. «دل آواز» حالا دیگر تلی از خاک شده است دیگرخیابان شریعتی نرسیده به پیچ شمیران کوچه شهید سودمند پلاک 28 طبقه سوم، نه «دل آواز»ی دارد و نه یادگاری از کسی که اعتبار فرهنگی ما بود.